بسم الله الرحمن الرحیم
بزرگترین بیمارستان و مجهزترین مرکز تشخیص و درمان بیماریهای ... در شرق تهران
داخلی، جراحی، داندانپزشکی، رادیولوژی، سونوگرافی، آزمایشگاه، ICU
بسم الله الرحمن الرحیم
بزرگترین بیمارستان و مجهزترین مرکز تشخیص و درمان بیماریهای ... در شرق تهران
داخلی، جراحی، داندانپزشکی، رادیولوژی، سونوگرافی، آزمایشگاه، ICU
لطفا به اندازه ۱۰ ثانیه چشمتو ببند و نفس نکش....
فقط ۱۰ ثانیه..بعد برو به ادامه مطلب
خواهش می کنم...
دوران ابتدایی یه دبیری داشتیم_خدا عمر با عزت و عاقبت بخیری بهشون بده_ توصیه میکرد به آراستگی و زینت دادن دفترهای مشق و حساب و..
و جمله ای بود که موظف بودیم در صدر برگه هامون بنویسیم...حدیثی که بارها و بارها تکرارش میکرد و با رفتارش عمل بهش رو گوشزد میکرد...
و جمله این بود...قال الصادق علیه السلام: النجاة فی الصدق...
البته ما فقط می نوشتیم: نجات در راستگویی است...
نجات در راستگویی است؛شاید اولین حدیثی بودکه آموختیم و از بر شدیم...
نمیدونستیم یعنی چی...در واقع نمی فهمیدیم...و ایشون از فرصت ها بهره میبرد برای فهموندن این سه کلمه ی پرمعنا...
از طرفی پیامبر میگن،دروغ،کلید همه ی بدی هاست...پس صداقت چه عنصر مهمیه! یک تنه می ایسته جلوی همه ی بدی ها...
خیلی جالبه برام...چطور میشه وقتی اوضاع خیلی خرابه راست بگی؟
صداقت مبارزه با خودخواهیه وقتی بپرسن کار خطای کی بوده؟ بگی من...
صداقت توکل بر خداست وقتی بترسی از عاقبت کار
صداقت کلید حل نواقصه وقتی میخوای با خود واقعیت روبرو بشی...
صداقت با خویشتن فوق العاده مهمه....وقتی صادق باشی عیبت رو میپذیری و می بینی و در صدد اصلاح برمیای...و این میشه نهایتا نجات...نجات از لجن شدن،مبهوت در دنیا و منیت شدن...
چطور میشه دروغ کلید همه ی بدی ها؟؟
باید بهش فکر کنیم...
فکر،راه عقل رو روشن میکنه....
فرازی از وصیت نامه شهید محسن شکرى قلعه سفیدى
1. و آن کسى که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده ابدیست لکن همه شما این حقیقت را درک نخواهید یافت .
2. پاسدارم و هر گز نکنم پشت به میدان گر سر برود من نروم از سر پیمان
3. کم کم احساس میکنم مى توانم شاهد زیباى شهادت را در آغوش خود بفشارم و تا ابد ازخود جدا نکنم.
سلام بر همه ی بزرگواران
محرم و صفر تموم شد،داریم به اواخر ربیع الاول هم میرسیم ولی امان از این حافظه!
این تازگی ها بود وسط همهمه ی روزمرگی ها، قرآن جان رو دیدم رو طاقچه....
حس کردم ای وای...باز هم روزهایی از عمر یه بچه شیعه رفت و کلام گرم الهی رو نخوند و باهاش تا ملکوت اعلی نرفت...
بازم گذشت روزی و نقشه ی راهمون روی طاقچه موند و مهجور،رها شد...
یادم رفته بود که ما اینجا یه قرار مدارهای خوبی داشتیم و با هم قرآن میخوندیم و یادی از شهدا میکردیم...
من رو ببخشید که فراموشم شد...
جلوی ضرر رو از هر جا بگیریم منفعته...
هر بچه شیعه ای آماده است یه یاعلی بگه تا باز هم کنار هم شروع کنیم....
برای رشد و انس با بهترین کتاب...
بسم الله...
بسم الله الرحمن الرحیم
جون مطلبی از قبل برای این روز به دلیل سفر آماده نکردم فقط یه نکته رو درج میکنم که خوندم و جالب بوده برای خودم.
اگر خداوند