بسم الله الرحمن الرحیم
دو سه سال پیش بود اواسط تابستان دلم خواست یک روزی کت و شلوار بپوشم توی اون گرما، دیدید آدم از لباسهایی که میپوشه و یک نواختی خسته میشه و دوست داره برای مدتی حتی کوتاه لباسی متفاوت از لباسهای روز قبلش بپوشه ...
بسم الله الرحمن الرحیم
دو سه سال پیش بود اواسط تابستان دلم خواست یک روزی کت و شلوار بپوشم توی اون گرما، دیدید آدم از لباسهایی که میپوشه و یک نواختی خسته میشه و دوست داره برای مدتی حتی کوتاه لباسی متفاوت از لباسهای روز قبلش بپوشه ...
تماس گرفته امروز
سلام روح الله اشتباه گرفتی منو یا منو کار داری؟ بعیده زنگ زدن تو(لبخند)
سلام میدونی برای چی زنگ زدم ؟
نه حتما اشتباه گرفتی
نه بابا عکست رو امروز خبرگزاری شبستان گذاشته روی سایت چه عکسی هم هست
جدی میگی؟ هیچی دیگه الان تند تند تماس میگرند و میگن بهم(لبخند)، از دستمون در رفته که توی کادر هستیم دیگه
به دلیل مشکلات امنیتی و اخلاقی بقیه مکالمه درج نمیگردد(لبخند)
پیش خودم میگم انگار عکسم از خودم مهم ترهها، بعد مرگ چی میشیم دیگه(لبخند) ماها حضورمون مهم نیست اما اگه عکسی در جایی از ما ببینند یا در فیلمی یا اینچنین چه برخوردها فرق میکنه
زنگ زدم به رفیق صمیمیم (شما بخونید داداش نداشته ام) برای کاری، میگه رسانه ای شدی اخبار نشونت میده
میخندم میگم نه بابا اونجاهم ؟
از دستمون در رفته دیگه - چه کاری شد
بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه ریزی کرده بودیم که امسال تابستان سه نوبت به زیارت امام رئوف برویم، البته میخواستیم واسطه باشیم که عده ای را به زیارت ببریم اما چرخ روزگار طوری گردانه را چرخاند که قسمت نشد، این رو به پای این گذاشتم که من توفیق نداشتم که خادمی کنم ...
دوستان برنامه ریزی جشن بزرگی کردند
دیروز یه بنده خدایی گفت فلانی، همه هم که بد نیستند!!
گفتم خب مگه ما حرفی زدیم؟!!
گفت ببین فلان خواننده -یکی از خواننده های زن زمان طاغوت- در مدح امام رضا، یه آهنگی خونده...بیا گوش کن!!(لبخند)
خنده ام گرفت...