وبلاگی گروهی

۱۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امید» ثبت شده است

حق با علی علیه السلام است ...

تفکر نوشت :

ادامه مطلب...
۰۷ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۳۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عباس زاده

خودت را به او بسپار ...

مهم نیست که قفل ها دست کیست مهم این است که کلید ها دست خداست ...





سلام علیکم
دوستان نظراتی که نیاز به نوشتن جواب داشت رو نگه داشتم تا جواب بنویسم براشون ، زیاد هستند لطفا به روم نیارید ، امتحانات است و وقت بسیار کم ...
البته شرایط کاری هم طوری شده که خدا ایشاالله خودش بخیر کند ... توکل به خدا ...
۰۵ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۵۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

خدایا ظرفیت بده ...

سفر نوشت :

توی پرواز نشسته بودیم و با کنار دستی صحبتمون از اینجا آغاز شد که گفت باید الان که رسیدیم تهران برم ترمینال و به سمت شمال حرکت کنم ، باید برم زن و بچه ام رو از شمال بیارم ، میگفت حدود 15 روزه که ندیدمشون ، بهش گفتم تا برسیم تهران ساعت 2 بامداده و دیره که ، پرواز نبود بری ؟ گفت فعلا نه ، گفتم مگه ماشین نداری ؟ گفت گذاشتم شمال بچه هام ازش استفاده کنن ، گفتم سخته که خوب اینجوری گفت تنها نمیتونم پشت ماشین بشینم ، باهاش شوخی کردم گفتم نمیتونی بشینی یا نمیذاره خانومت و میترسه ، گفت نه بابا اعصاب تنها رانندگی کردن رو ندارم گفتم پس خانومت میترسه کسی رو سوار کنی ، گفت ای بابا این چه حرفیه الان که دیگه دخترا پسرا رو سوار ماشین هاشون میکنن دیگه نیازی نیست خیلی ماشین داشته باشی گفتم وا جدی میگی .. بهش گفتم البته این حرفا برای خوش تیپ ها و خوشگل هایی مثل شماست ، کسی به ما که نگاه نمیکنه ... گفت خدا رو شکر که خدا به ما هم خوشگلی نداده ... و شروع کرد به صحبت برام (این یه جرقه بود یه جورایی)

میگفت هرچی که از خدا میخوای باید قبلش ظرفیتش رو از خدا بخوای وگرنه نمیتونی تحمل کنی یا به بیراهه میری ، اگه خوشگلی داشته باشی و ظرفیت نداشته باشی ، اگه مال داشته باشی و ظرفیت نداشته باشی ، اگه قدرت داشته باشی و ظرفیت نداشته باشی و الی ماشاالله ...

کمی فکر کردم دیدم راست میگه ها .. توی ذهنم گذری از مثال های زیادی که توی ذهن دارم رد کردم ، واقعا این طور است ...

خدایا هر طور که خودت صلاح میدونی ، هرچیزی که ما میخوایم ازت اول ظرفیتش رو به ما بده ، خدایا ظرفیت ما رو بالا ببر ...

۳۰ دی ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۴۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

سفر نوشت اهواز ...

ساعت 3:30 دقیقه بامداد روز 92/10/23 راه افتادم به سمت فرودگاه ، آسمان را نگاه میکردم ماه نصفه نیمه ای با رنگ زرد متمایل به نارنجی ، که انگار از در آسمان بودن خسته شده و نور های اضافی اش را کم کرده و کمی دلگیر شده در آسمان بود و بسیار هم به زمین نزدیک ...

طبق معمول سلامی دادم .. السلام علیک یا قمر منیر بنی هاشم یا عباس (ع) .. السلام علیک یا قمر منیر عشیره ...

هرچه به سمت ماه حرکت حرکت می کردیم و نزدیک تر می شدیم ، ماه هم پایین تر می آمد .. کلی نگاهش کردم ...

ماجراها تازه شروع شد ...

ادامه مطلب...
۲۸ دی ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۲۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عباس زاده

میان تو و خداوند است ...

مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خود محورند ولی آنان را ببخش ...

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند ولی مهربان باش ...

اگر درستکار باشی فریبت می دهند ولی درستکار باش ...

نیکیهای امروزت را فراموش میکنند ولی نیکوکار باش ...

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد

و در نهایت می بینی که هر آنچه هست همواره میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم ...

۲۷ دی ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۲۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عباس زاده

دعوتی معنوی ...

هفته گذشته دوستان جهت غباروبی حرم امام زاده صالح گفتند اگر دعوتت کنیم می آئید ؟ و من هم بدون درنگ قبول کردم و کلی خوشحال ، حتی یکی دو بار هم پیگیری کردم ...

ادامه مطلب...
۲۶ دی ۹۲ ، ۰۸:۰۰ ۳۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
عباس زاده