سکانس اول:
- گروهمون شده گروه مرگ...
- اسپانیاااااااا
- پرتغااااااال....رونالدووووو....
-واااااااااااااای
خورشید وسط آسمون بود و سیل روزه داران، در حرکت...
-خیلی گرمه...یا حسین
در همون ساعات اولیه، شُر شُر عرق می ریختند و شعار می دادند...
آب بدن وقتی از دست بره، بلافاصله شخص دچار ضعف میشه...
یه بزرگی میره از همسایه شون کتابی را قرض بگیره که بخونه...طرف میگه اگه میای همین جا بخونی بهت میدمش وگرنه که نه...
از خیرش می گذره...
یادمه اون موقعی که فیلم مختار را نشون میداد و خانواده کیان را شهید کرده بودند، ایرانی ها روی مزار زن و بچه کیان، پارچه هائی به رنگ های "سبز، سفید، قرمز" انداختند...
یادمه که خیلی ها ایراد گرفتند که آخه اون موقع پرچم کجا بود؟ تازه به این رنگ؟!!
تا اینکه یه مطلبی خوندم راجع به رنگ پرچم که در اینجا بخونید...خیلی جالبه...در این حد بگم که این سه رنگ برای اولین بار، در زمان هخامنشی ها، برای پرچم ایران استفاده شد و در دوره های بعدی تغییر کرد تا اینکه در زمان قاجار مجددا همین سه رنگ به کار رفت و تا به امروز ادامه داره...
بنابراین وقتی هخامنشی ها قبل از دوران پیامبر اسلام بودند خب مسلمه که دیگه در زمان مختار، استفاده از این سه رنگ، برای ایرانی ها، چیز عجیب و غریبی نیست...