-کجا می ری؟
- فلان جا...
-اووووووه....چه دور....
-دور نیست...دو زار راهه دیگه...
-کجا می ری؟
- فلان جا...
-اووووووه....چه دور....
-دور نیست...دو زار راهه دیگه...
یاناصرنا
فکر کردن به بدن خودمون و سیستمی که خدا برامون پیاده کرده بهترین چیزی هست که میتونه ما رو به خدا نزدیک کنه و شکرگذار باشیم ما
سلام
در ادامه مبحث قبلی ( ناخالصیم )، داشتم به این فکر میکردم که چه چیزی باعث بوجود اومدن این ناخالصی در وجود ما میشه... حتی تو خود همون مطلب هم بهش اشاره شد که دلیل این ناخالصی ها، وجود حسی در ذات انسان هست، حس علاقه به دیده شدن...
چند وقتی بود که بر اثر مشغله زیاد، یهو رگ گردنم می گرفت و باید هی ماساژش می دادم تا بتونم کار کنم وگرنه کلا دستی که در مسیرش بود را هم درگیر می کرد.
کم کم زد به ستون فقراتم و با یه کم نشستن، دادم می رفت هوا...فرصت اینکه دکتر برم هم نبود...ناچار به کمپرس آب گرم روی آوردم و پماد ویشکا و این داستان ها...
تا اینکه چند شب پیش یهو، سمت چپ بدنم کلا تعطیل شد...هر چی روش درمانی بلد بودم پیاده کردم، دیدم نه، این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست!! خیلی سفت و سخت داره هشدار میده...کمپرس آب گرم را بی خیال شدم و رفتم کنار بخاری، البته روشن هم بودها(لبخند)