یاقدیر
آخر شب بود، تنها بودم،
سلامِ آخرین جمعه....
قرار بود امروز ساعت 8 بنویسم اما توفیق حاصل نشد...
یاد این عکس افتادم...مربوط به دو سه سال پیشه...
رسماً صندلی رو اشغال کرده بودند...
هم خنده ام گرفته بود و هم ذوقشون رو داشتم...به شدت باد میومد...همراه با سوز پائیزی خانمان برانداز...اما این دو تا چه راحت و بی دغدغه اینجا نشسته بودند....
گوشیمو برداشتم و این شد نتیجه ش...