وبلاگی گروهی

۲۷ مطلب توسط «......... ........» ثبت شده است

سینه زنتو تو حرمت یاد کن...

بسم رب الشهدا و الصدیقین و الصابرین

 

 

من خداوند سبحان را به درهم شکستن عزمها و فرو ریختن تصمیمها و برهم خوردن اراده ها و خواسته ها شناختم...(2)

 

خیلی تو زندگیم اتفاق افتاده که این حدیث رو لمس کردم

اما

این سری فرق داشت...

 

______________________

پ.ن 1 : خون به مغزم نمیرسد و نمیدانم چه بگویم!

 

پ.ن 2 : حدیث امام علی(ع)

پ.ن 3 :

_  مامانت نمیاد بریم؟ما داریم با یه کاروان میریم

نه نمیاد...مجرد نمیبرن؟حتما باید یه محرم باشه؟ چقدر این کاروانا مسخره هستند

_نه دیگه

امسال مطمئنم که نمیرم چون از امام حسین(ع) یه چیز دیگه خواستم

...

_سلام داره کاروان دانشجویی میبره نمیای؟

کدوم کاروان؟دانشگاه خودمون که نمیبره ...بعدشم مامانو چجور راضی کنم اخه؟بعدشم پول کم دارم

_کاروان x...

...

 

 

مامان به طرز عجیبی راضی شد که دخترش بدون خودش بره...

امسال قرار نبود که بشه ها، اصلا نمیخواستم که بشه ها،

ولی شد...

 

هرچی از این خاندان دیدیم جز مهر و محبت هیچ نبوده...

پ.ن 4 : قدم هاتونو به نیابت از شهدا یا یک شهید خاص بردارید

ان شاء الله که شفیعتون باشند در قیامت

۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
......... ........

کوچه ای ناشهید اگر مانده...

بسم رب الشهدا

 

چند سال پیش وقتی م.ح اومد خواستگاریم قبول نمیکردم ببینمش

میگفتم نه مامان راهش نمیدی ها

ادامه مطلب...
۱۰ مهر ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۵ نظر
......... ........

تمومِ این سفر...بارش رو شونه منه

بِسمِ ربِّ الزینب کبری(س)

 

 

گاهی اوقات در هیاهوی این زندگی چنان برای گرفتن یک تصمیم مستأصل(درمانده) میشید که نه میتونید بخوابید...نه میتونید چیزی بخورید...

 

حتی اطرافیانتون هم وقتی صحبت میکنند، انگار نمیشنوی...حتی نمی بینیشون...

به اصلاحی مغزتون درد میکنه جوری که دردش مثل سر درد نیست که بفهمید درده...

 

راه درمان :

آیت الله ناصری(رحمه الله علیه) میگفتند هر وقت مساله ای پیش اومد زیارت نامه زینب(س) بخون و دو رکعت نماز هدیه کن به حضرت...

 

امان از دل زینب(س) که تمام دردها در مقابل دردش، سر تعظیم فرود می آورند...

امان از دل زینب(س) که همه ی بارِ کربلا روی دوشش بود...

 

________________

پ.ن 1 : نمیشه باورم که وقت رفتنه

            تمومِ این سفر؛ بارش رو شونه ی منه

           کجا میخوای بری؟ چرا منو با خودت نمیبری حسین(ع)؟

           داداش

           بدونِ من نرو...تو رو به کی قسم بدم؟

           قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم...

           من توی قلب تو اما تو چشمِ زینبی

          (حاج محمود کریمی _ کلیک)

 

پ.ن 2 : این مداحی رو هرسال تو اردوگاه پخش میکنند...

اونایی که راهیان رفتن میدونند که وقتی برمیگردی از راهیان انگار همه وجودتو جا گذاشتی تو مناطق و تا سال بعد که ایا توفیق پیدا کنی بری یا نه،  خدا خدا میکنی...

برای کربلا نرفته ها، کربلای ایران هست حداقل...

 

پ.ن 3 : وقتی شما از این و آن طعنه می خورید و لاجرم به گوشه اتاق پناه می برید و با عکس های ما سخن می گویید و اشک میریزید

به خدا قسم اینجا کربلا می شود...(درد و دل شهید علمدار)

کلیک

 

پ.ن 4 : وقتی که بین دو راه و تصمیم گرفتن برای انتخاب می مانید

 یک نماز استخاره هم کارگشاست...

دو رکعت نماز مانند نماز صبح بعد در سجده رفته و 100 مرتبه بگویید : اَستَخیرُ اللهَ بِرَحمَتِهی خِیَرَتًا

(حداکثر 2 یا 3 ماه بعد از نماز مشخص میشه کدوم راه رو انتخاب کنید.)

منبع : سخنرانی های خانم دکتر ...

۲۷ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر
......... ........
چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ق.ظ ......... ........
نِ ف ا ق

نِ ف ا ق

"بسم رب سالار الشهدا"

 

نمیدانم از تاریخ تا چه حد میدانید اما

اشاره ای میکنم به تاریخ 1400 سال قبل تر...

 

ادامه مطلب...
۲۰ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۲ نظر
......... ........

یادت می آید؟

" بسم رب سیدالشهدا(ع)"

 

تمام زندگی من خلاصه می شود در حسین(ع)

یادت می آید آن روزها را؟ که به احترام اسمت و مُحَرَمت چادر سر می کردم؟

یادت می آید که محرم تمام میشد دوباره روزی از نو و چادرم را کنار میگذاشتم تا سال بعد؟

حسین(ع) تو چه کردی با دله من که مرا برای همیشه امانت دارِ چادرِ مادرت فاطمه زهرا(س) کردی؟چه کردی که در خیابان ها راه میروم همه جا اصحاب تو را میبینم؟

همه جا از سر کوچه ها که رد میشوم میگویم

السلام علیک ای شهید

تو چه کردی با دله من...

 

سالها پیش میگفتم دیوانه اند این حسینی ها

حالا...

ساراهای دیروز در خیابان مرا دیدند و گفت تو دیوانه ای

 

میگویم اری دیوانه ام

دیوانه ی حسینِ فاطمه(س)

...

 

اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیل صاحب الزمان(عج)

 

____________________

پ.ن 1 : شاید متنی باشد اشنا اما برای گوینده اش و نویسنده اش هر خطش با اشک همراه بود...

پ.ن 2 : این نوشته نقل از زبان شخصی هست که باهاش گفتگو شده بود...کسی که از لاک جیغی بوده ...

 

پ.ن 3 : به موکب های دختران انقلاب در 4 میدان اصلی تهران تشریف بیاورید

میدان انقلاب،میدان ولیعصر،میدان هفت تیر، میدان شهدا...

۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر

تلنگرانه(در گوشی خودمونی)

بِسمِ رَبِّ روحُ الله(ره)

 

 

خسته شدی؟به این زودی؟ تو که نسل 3 یا 4 انقلابی...

هنوز کاری نکردی برای امام زمانت(عج) که!

میخوای جا بزنی؟

اولین توصیه امامت رو فراموش کردی؟(" اما پیش از همه چیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است"  1398/11/22 )

این مسیری که واردش شدی،اتوبانی هست یک طرفه و بی انتها

یا باید مسیر را با ایمان به نصرت حق ادامه بدی یا دوربرگردانی وجود ندارد و

اگر

متوقف شوی،باخته ای

متوقف شوی،میشوی شمر زمانه ات

میشوی طلحه و زبیر زمانه ات

میشوی یکی بدتر از معاویه ی زمانه ات...

 

اگر متوقف شوی، تمام عنایات ازت گرفته میشه و بعیده که بازم بهت توفیق فعالیت تو مسیر امام زمان(عج) رو بدن!

میدونم که به سختی در این مسیر فعالیت میکنی

میدونم که گاهی با بغض و اشک کلِ این مسیرو میری

میدونم که حتی خودی ها هم، خون به جگرت میکنند گاهی

میدونم که خودی تر از شهدا هیچکس رو نداری

 

اما همه ی اینا می ارزه به یه لبخندِ فاطمه زهرا(س) و پسرش(عج)

 

نگذار ذره ای نا امیدی تو وجودت بشینه

ناامید بشی خط میخوری از توفیق سربازیِ حضرتش!

 

با رمز یا زهرا تو عملیات های زندگیت،

امیدوار

برو جلو

____________________________

پ.ن 1 : زمزمه هایی به گوش می رسید...

زمزمه هایی که حتی در یکسری از وبلاگ ها و سایت ها هم مشاهده کردم

زمزمه یاس و ناامیدی

بارها روی زمین مونده و ما نشسته ایم و تماشاچی شده ایم و فکر میکنیم که باید الان امیدوار باشیم یا ناامید؟

فراموش کردی؟ در اسلام تماشاچی نداریم...همه مسلمانان باید به هر نحوی در صحنه نبرد بین حق و باطل شرکت کنند وگرنه خود نیز باطل اند.(شهید احسان قاسمیه)

پ.ن 2 : همه مشکلات دارند، خصوصا که وارد این اتوبان یک طرفه که میشی امتحاناتت سخت تر هم میشه!از زمین و زمان میباره...

گاهی حتی عزیزترینت هم میشه مانعت برای سربازی حضرتش و تو باید سربلند از این امتحان بیرون بیای...

۰۶ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۰۰ ۸ نظر
......... ........