یه فیلم قدیمی هست از جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی که در اون، محمد رضا پهلوی میگه-نقل به مضمون: "کوروش آسوده بخواب، ما بیداریم"
یه فیلم قدیمی هست از جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی که در اون، محمد رضا پهلوی میگه-نقل به مضمون: "کوروش آسوده بخواب، ما بیداریم"
"جیر جیر جیر جیر..."
این صدای جیرجیرکیه که چند شبه مهمون خونه ما شده...کنار گلدون نشسته و به محض تاریک شدن هوا، کنسرت می ذاره(لبخند)
زمستون خیلی سردی بود...
رسیدم خونه رفتم کنار بخاری تا گرم بشم....کم کم چشم هام سنگین شد و همون جا خوابم برد....
خواب بودم که حس کردم دستم یه کم می سوزه!!! اما قابل تحمل بود!!!!!!
خلاصه یه ساعتی خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیدم دستم چقدر می سوزه!!!!!یه نگاه کردم بهش که دیدم اوه اوه اوه...چنان تاولی زده که بیا و ببین...
نگو اون موقع که تو خواب دستم می سوخت اتفاقاتی می افتاده که خواب باعث شده بوده دردش را حس نکنم....و شاید بهتره بگم دردش اونقدر برام اهمیت نداشته و تحمل می کردم...
و همین درد، وقتی بیدار شدم اونقدر شدت گرفت که اثرش به وضوح مشخص بود....
تفکر نوشت: