دیدم دو دستی چسبیده بودش...
سریع دوربین را زوم کردم روش...خیلی باد میومد و تکون می خورد....به سختی تونستم عکس بگیرم...
تفکر نوشت:
دیدم دو دستی چسبیده بودش...
سریع دوربین را زوم کردم روش...خیلی باد میومد و تکون می خورد....به سختی تونستم عکس بگیرم...
تفکر نوشت:
یاکریم الصفح
سالهای قبل زیاد میرفتم خونه شهدا
سیاهِ سیاه بود...
گردنش هم آسیب دیده....
اومده بود برای مداوا...
سلام علیکم
روز جمعه تون به خیر و خوشی
افتادم تو کار فیلم دیدن(لبخند)
امروز می خوام در مورد فیلم انگل صحبت کنم...
یاکریم الصفح
سلام
طاعات و عبادات قبول باشه
لطفا بنده رو از دعای خیرتان فراموش نکنید این شبها
آیا شده تاحالا حرفی بخواید به من بزنید که به هر دلیل نزده باشید؟
میشه اگه چیزی خواستید بگید و نگفتید رو بگید!
یاکریم الصفح
اینجا همه چیز تغییر کرده ...
