وبلاگی گروهی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عید بیعت» ثبت شده است

اگه تو بودی....

خیلی سال پیش این کتاب را خونده بودم...با اینکه اون موقع درک درستی از اجتماع نداشتم ولی تا مدت ها فکرم درگیر ماجرا بود و افسوس می خوردم...

بعد از این همه سال، یه بار دیگه کتاب رو مرور کردم و این بار بیشتر تاسف خوردم...

خاصیت نوشته اینه که چون تصویر رو باید در ذهنت مجسم کنی، هر بار که به عقب ماجرا بر می گردی، با اینکه می دونی ته داستان چیه، ولی باز امید داری این بار ماجرا عوض بشه...

مثل داستان رستم و سهراب...

حالا وقتی ماجرا، واقعی باشه بیشتر قابل درکه و بیشتر دلت می خواد این اتفاق بیفته و وقتی باز همون انتهای تکراری و تاسف بار رو می خونی، بیشتر می سوزی...

ادامه مطلب...
۰۱ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۰۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
رزمنده

شر مرسان!

سلام
به این فکر بودم که توی این جمعیت زیادی که هستم، جمعیتی که به عشق مولاشون یک جا جمع شدن، تا دوباره بیعت کنند با حضرت، چقدر احتمالش زیاد هست که خود حضرت هم حضور داشته باشه...
با یاد همین افکار چقدر اشک های لذت بخش از گونه ها خارج میشد و ادمی احساس شور و شعف تمام وجودش رو پر میکرد... زمانی که حاج آقا پناهیان میخواستند بالای منبر برن چقدر برای من لذت بخش بود که حاج اقا رو از این فاصله میتونم ببینم و سخنرانیشون رو گوش کنم... دل توی دلم نبود.
به خودم گفتم اگر جای حاج اقا پناهیان خود اقا میبودن دیگه چقدر ادم احساس لذت میکرد و از حد شوق بیهوش میشدم...
این بین یکی یک دعای قشنگ کرد، خدایا موانع ظهور حضرت رو از سر راه ظهور بردار... همه گفتن الهی امین
ادامه مطلب...
۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۹:۴۸ ۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مرتضی نظری