ده برای هرکسی مقداری خاص دارد ! شما در مبنای خودتان حساب کنید !!
ده عدد کوچکی است وقتی قرار باشد تعداد توبه های تو باشد!
اما ده عدد بزرگی است وقتی تعداد لبخند نزدن هایِ خدا به تو باشد ...
ده عدد بزرگی است وقتی تعداد نارضایتی هایِ او از تو باشد ...
ده برای هرکسی مقداری خاص دارد ! شما در مبنای خودتان حساب کنید !!
ده عدد کوچکی است وقتی قرار باشد تعداد توبه های تو باشد!
اما ده عدد بزرگی است وقتی تعداد لبخند نزدن هایِ خدا به تو باشد ...
ده عدد بزرگی است وقتی تعداد نارضایتی هایِ او از تو باشد ...
این روزها خداحافظی ها و حلالیت طلبیدن های دوستان و آشنایان امانمان را برید ...
دیدن کاروان پیاده عشق از قاب رسانه ها که بماند ...
نمی دانم !
شاید ما جور دیگری باید برویم ...
اگر به پیاده روی اربعین نرفتیم ،
لبیک گفتنمان که نباید قطع شود !
خوب می دانست که :
بخل بد است ،حرص بد است ، ریا بد است ، دروغ بد است ، نفاق بد است ،تکبر بد است ، کینه بد است ، خود خواخواهی بد است و ...
همه ی این ها را خوب می دانست ، اما فقط می دانست ، همین !
گاهی همین دانستن ها بیشتر عذابش می داد!
از دست خودش خسته شده بود
آقای بهلول که در زمان هارونالرشید زندگی میکرد، آدم عجیبی بود. به او گفتند بیا قاضی القضاه بشو. برای اینکه قبول نکند، خودش را به دیوانگی زد. اما با کارهای خود مردم را امر به معروف و نهیاز منکر میکرد. این آقای بهلول درباره ی «ریا» داستانی دارد: روزی بهلول دید آقایی دارد مسجد میسازد...
استاد پناهیان :
خانم شما برای شما آش درست کرده، گذاشته سر سفره.
رسیدی خانه، اعصاب خورد، خسته، آدم گرسنه هم دو برابر میشود ظرفیت عصبانی شدنش ...
قاشق را میزنی که آش را میل بفرمایید ،
یکدفعهای میبینید آش یک ذره نمک ندارد.
آقا میخواهی چه کار کنی؟ چند تا گزینه است آقا ببینیم کدامش را علامت میزنیم؟
پسر داشت آماده می شد که با بچه های دانشگاه برود جمکران ...
مادر گفت : رضا ، نرو امشب . بذار شب جمعه با هم بریم .
پسر با عصبانیت جواب داد : شب جمعه خودتون برید !
حالش به شب چهارشنبه است . تازه چند تا از استادامون هم امشب میان.
دل مادر شکست ...