خوب می دانست که :
بخل بد است ،حرص بد است ، ریا بد است ، دروغ بد است ، نفاق بد است ،تکبر بد است ، کینه بد است ، خود خواخواهی بد است و ...
همه ی این ها را خوب می دانست ، اما فقط می دانست ، همین !
گاهی همین دانستن ها بیشتر عذابش می داد!
از دست خودش خسته شده بود ، به دنبال راه چاره ای بود که به این دو حدیث برخورد :
گریه نکردن از سختی دل است.
سختی دل از گناه زیاد است.
گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاســت.
امیرالمؤمنین علیه السّلام
حبّ الدنیا رأسُ کل خَطیئه
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم
خوب که فکر کرد ، دید ریشه تمام گناهان کوچک و بزرگش همین است : حبّ دنیا ...
******************
سیم خاردار 9 : حبّ دنیا داشتم .
دنیا مؤنث «ادنی»، از «دنیء» و «دنائت» به معنی پست تر و ناچیزتر (در مقایسه با زندگی آخرت) یا از «دنو» به معنی نزدیکتر (در مقایسه با زندگی آخرت) است.
البته ناگفته نماند که دنائت وپستی دنیا دلیل بر آن نمی شود که انسان کار و تلاش و یا محبت به خانواده و همسر و فرزند را کنار بگذارد،همانطور که بارها شنیده ایم : دنیا مزرعه آخرت است...
اما به این مزرعه نباید تعلق خاط پیدا کرد و اسیرش شد که دیر یا زود باید رهایش کنیم و برویم ...
*******************
راه حل برطرف کردن حبّ دنیا در کلام حاج آقای مهندسی:
1-کار علمی و فکری برای از بین بردن حبّ دنیا:
آیات و روایاتی که در باب مذمت دنیا آمده را ببینید و تامل کنید.
غرض اینکه در حوزه مسائل علمی ، آگاه شدن به حقیقت دنیا و آلودگی دنیا اگر پیدا شد و به قلب تزریق شد قطعاً مؤثر واقع خواهد شد.
2-کار عملی برای از بین بردن حبّ دنیا :
در بخش عملی هم برای این که محبت دنیا از دل بیرون برود، باید ببیند بیشتر به چه علاقه دارد با همان که علاقه دارد مبارزه عملی و اجرایی بکند.
مثلاً کسی که مال، دوست دارد انفاقاتش را زیاد بکند. علاوه بر واجبات یعنی خمس و زکات و امثال اینها انفاقات مستحبی بکند. همین که این مال را دارد انفاق میکند در واقع میخواهد علاقهاش را از دل بیرون بکند و شاید یکی از علتهای اینکه زیاد توصیه شده که انفاقات زیاد داشته باشید به لحاظ این است که علاقه به این مسائل کنار برود.
وقتی که مال، روی هم جمع شد، تمرکز پیدا کرد روی هم، بالاخره تعلقاتی پیدا میشود اما وقتی که اینها را داری از دست خارج میکنی این باعث میشود علاقهمندی به آن هم یواش یواش کم بشود.
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» یعنی از آن چیزهایی که محبت داری، از آن چیزهایی که دوست داری، اگر بدهی، انفاق بکنی آنگاه به برّ و نیکی میرسی.
اگر در ارتباط با بحث قدرت، محور قدرت، دلش را برده، ریاست و اینها، خب به خلافش عمل بکند.
اگر محور شهوت، دلش را برده بر خلافش عمل بکند.
غرض این که این جور بر خلاف انجام دادن، قطعاً باعث میشود که محبت دنیا از دل بیرون برود...
********************************************
شهید چمران :
" من دنیا را طلاق دادم.خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند.مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد."
سلام
واقع تشکر میکنم به خاطر اینکه برای مطلب نوشتنتون وقت میذارید و تحقیق میکنید
انصاف خوب بود و استفاده کردیم
یه مطلبی هم من عرض کنم:
آب در کشتی هلاک کشتی است
لیک اندر پشت کشتی پشتی است (مولانا)
رو کردن به دنیا یعنی تعلق و حتی یکی از معانی شیطان هم هست اما اگر کسی بر نفس خود امیر باشه و رو به دنیا و مادی گری نکنه برای لقاء حق مرکبی سریعتر و مستقیم تر از عالم ماده وجود نداره... یکی از دلایلی که حضرت آدم هبوط کرد از بهشت همین بود در آیات قبل از هبوط آدم میخونید که خدا فرموده من میخوام در زمین ( فی الارض) خلیفه جعل کنم و بعد هم کل اسماء الهی را به آدم تعلیم داد بعد آدمی که بنا هست در زمین خلیفه الهی باشه از طرفی هم از سوی خدا منع شد که به شجر نزدیک بشه ( ولا تقرب هذه شجر) اما آدم به شجر نزدیک میشه و ... هبوط...
در علم کلام میگن آدم ترک اولی کرد... بسیار خوب ... این هم نوعی قرآن فهمی هست... رد نمی کنیم...
اما بطن و سِرّ این واقعه در همین حد متوقف نمیشه و حرف بالاتر هست از این اندازه...
ضمن اینکه این را هم بگم که اگر آدم هبوط نمیکرد در همان بهشت که ماهیت ملکوتی داشت میماند و جاودانه در بهشت بود هرگز راه به فوق ملکوت نداشت و حق متعال فوق ملکوت هست و آدم وقتی هبوط کرد با توبه اش و ... به فوق ملکوت هم سفر کرد
یک وقت این اشتباه پیش نیاد که منظور من اینه که آدم کار خوبی کرد که دستور خدا رو نقض کرد و به شجر نزدیک شد. میخوام بگم در هبوط آدم بسیار کد و رمز نهفته هست در بیان عظمت عالم ماده. اگر کسی گرفتار عالم ماده نشه و درست ازش استفاده کنه چنان مرکب راهواری هست که حتی ملائکه هم بهش غبطه میخورن
یا علی