بسم الله الرحمن الرحیم
دو سه سال پیش بود اواسط تابستان دلم خواست یک روزی کت و شلوار بپوشم توی اون گرما، دیدید آدم از لباسهایی که میپوشه و یک نواختی خسته میشه و دوست داره برای مدتی حتی کوتاه لباسی متفاوت از لباسهای روز قبلش بپوشه ...
بسم الله الرحمن الرحیم
دو سه سال پیش بود اواسط تابستان دلم خواست یک روزی کت و شلوار بپوشم توی اون گرما، دیدید آدم از لباسهایی که میپوشه و یک نواختی خسته میشه و دوست داره برای مدتی حتی کوتاه لباسی متفاوت از لباسهای روز قبلش بپوشه ...
چند روز پیش یکی از بچه های محل که تازه رفته دانشگاه، زنگ زد و گفت که فلانی برای یه تحقیق دانشگاه می تونی بیای چند تا سوال ازت بپرسیم؟...
گفتم چشم...
خلاصه رفتم و دیدم که خودش بود و جمعی از رفقاش...
سلام و علیکی کردیم و آماده ی ارائه ی خدمت...
معلوم شد این بنده های خدا روانشناسی می خونند و یکی از دروسشون شخصیت شناسی بود...ما هم که شخصیتی پیچیده!!
قرار شد طی چند هفته ای، شخصیت ما، مورد بررسی قرار بگیره!!!...