یه فیلم قدیمی هست از جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی که در اون، محمد رضا پهلوی میگه-نقل به مضمون: "کوروش آسوده بخواب، ما بیداریم"
یه فیلم قدیمی هست از جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی که در اون، محمد رضا پهلوی میگه-نقل به مضمون: "کوروش آسوده بخواب، ما بیداریم"
می گفت: "یه منبر رفته بودم تو یه هیئتی...یه خانمی نامه نوشت که حاج آقا بنده یه مسئله شرعی دارم...و اون اینه که: "من با شوهر خواهرم خیلی صمیمی هستیم...چند وقت پیش حین شوخی، یه لگد زدم به ایشون و بدنش کبود شده!! حالا می خوام ببینم دیه تعلق می گیره یا نه؟"
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان
.
برخیها با رفتارشان ..
برخی با حرفهایشان ..
برخی با کارهایشان ..
برخی با ...
آدم را به فکر وادار میکنند و درخود ...
و این یکی با نامخانوادگی اش
حدس میزنید چه نامخانوادگی آدم را به فکر فرو میبرد ؟؟؟
زمستون خیلی سردی بود...
رسیدم خونه رفتم کنار بخاری تا گرم بشم....کم کم چشم هام سنگین شد و همون جا خوابم برد....
خواب بودم که حس کردم دستم یه کم می سوزه!!! اما قابل تحمل بود!!!!!!
خلاصه یه ساعتی خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیدم دستم چقدر می سوزه!!!!!یه نگاه کردم بهش که دیدم اوه اوه اوه...چنان تاولی زده که بیا و ببین...
نگو اون موقع که تو خواب دستم می سوخت اتفاقاتی می افتاده که خواب باعث شده بوده دردش را حس نکنم....و شاید بهتره بگم دردش اونقدر برام اهمیت نداشته و تحمل می کردم...
و همین درد، وقتی بیدار شدم اونقدر شدت گرفت که اثرش به وضوح مشخص بود....
تفکر نوشت: