خواب دیدم
یه صحنه جنگ رو
آن که تو چادر است، دست دراز میکند
پارت سوم مهر ۹۷
اتفاقی هم رو دیدیم، تا گفتم سلام بغضش ترکید گفتم بیا ی گوشه بشینیم ببینم چی شده، گفت خبر نداری این مدت ما چقدر گرفتار شدیم گفتم مگه چی شده خدا بد نده پدر یا مادرت بیمار هستن گفت نه چطوری بگم اصلا از کجا شروع کنم.
بنام خدا
چندتا پزشک را آورده بودند خط برای درمان اولیه در عملیات جدید
مدتیه دارم روی این مطلب امام فکر می کنم و هر چی بیشتر می گذره بیشتر شرمنده میشم..