وبلاگی گروهی

۷۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان (عج)» ثبت شده است

به خاطر تو...

طرف داشت درد دل می کرد که "یه همسایه داریم...وای وای وای وای...انقدر نامرتب و کثیفند که نگو...بچه هاشونو ببین...حتی طرف بلد نیست درست لباس بشوره...نگاه نگاه...همه لباس ها پر از لکه سیاهه...آدم شرمش میشه بگه با فلانی همسایه ام..."

فرد مورد خطاب رفت دم پنجره که ببینه سوژه چطوریه که یهو خندید و گفت: "اشکال از اونها نیست...پنجره خونه تون کثیفه!!"

ادامه مطلب...
۰۷ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۵۳ ۱۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
رزمنده

تنبیه م کنید!!!

هشت سالشه...

سر کلاس شیطنت می کنه و معلمش میگه: "فردا به بابات بگو بیاد مدرسه وگرنه تنبیه میشی"

ادامه مطلب...
۲۳ دی ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
رزمنده

راهی که هست....

سلام علیکم
اونقدر اتفاقات جور واجور، این چند وقت افتاده که نمی دونم از کدوم بنویسم...حالا امید به خدا یه مختصری عرض می کنم راجع بهشون...
ادامه مطلب...
۰۴ آذر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
رزمنده

زود رد شو!!

تصویر خیلی تند گرفته شده...

ادامه مطلب...
۲۰ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
رزمنده

من به جاماندن از این قافله عادت دارم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبدِالله الْحُسَیْن
.
.
.
چهل روز گذشت، اربعین شد
من همانی هستم که بودم
.
.
.
ان شاءالله که هم در کلام و هم در عمل همواره حسینی باشیم.
ادامه مطلب...
۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
گل نرگس

شمر بنده خدا!!!

صحنه اول:
لباس مخصوص پوشیده بودند و راه افتاده بودند تو کوچه ها...
داشتند صحنه دلخراش کاروان اسرا را می ساختند...
در واقع مثلا اسیر بودند....
یکی شون  8 سالشه و اون یکی 12 سالشه...
یهو برادر کوچکتره می بینه، شمر داستان داره برادرشو با شلاق می زنه...شلاق نمایشی....
طاقت نمیاره و یه لنگه پا می گیره برای شمر و اون بنده خدا هم با مخ می خوره زمین(لبخند)
هیچی دیگه...شمر کاروان آسیب می بینه(لبخند)

ادامه مطلب...
۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
رزمنده