در مطلب قبلی یه تصویر گذاشته بودم که "تفکر نوشت" می طلبید...
تصویر از این قراره:
عارضم خدمت شما که ما همیشه وقتی می خواهیم بگیم فلان حرکت، خیلی صحنه آهسته بود میگم حرکتش لاک پشتی بود...در حالی که نگاه کنی می بینی لاک پشت هم به نوبه خودش سرعتش بد نیست...والا با اون لاک سنگین، هر کی دیگه هم بود همینطوری می رفت!(لبخند)
حلزون بیشترین شباهت را به لاک پشت داره...چون اون هم لاک داره اما سرعتش خیلی خیلی کندتره...چون دست و پا نداره...همینطور باید خودش را روی زمین بکشه تا بتونه دو زار حرکت کنه...
از اون طرف حلزون همیشه در لاک خودش فرو رفته...خیلی کم پیش میاد یه لاک حلزون پیدا کنی که خود حلزونه هم توش باشه...معمولا در لاکشون می میرند...
مورد بعدی اینه که حلزون مثل آفتاب پرست هر چشمش، یه طرف را نگاه می کنه چون چشمش، در راس شاخک هاش قرار داره...اما لاک پشت، چون وضعیت چشماش فرق داره، حواسش جمع تره...
همه این تفاسیر را گفتم که بگم به تصویر که نگاه کنید می بینید حلزون با چه سختی ای، مسیر آب را پیدا کرده و با چه سختی ای خودش را به اون رسونده و با چه سختی ای از لاکش بیرون اومده...
حالا به چه نتیجه ای رسیده؟....خودش را تو آب می بینه....
تفکر نوشت:
از لاک تنهاییت باید بیرون بیای تا به آب برسی وگرنه در همون لاکت می میری....
مسیر هر چقدر ناهموار....تو هر چقدر ناتوان....باید بری....توقف ممنوع...
اگه خودت را پیدا نکردی، راه را اشتباه رفتی...برگرد....
کسی که میره حج، باید حاجی بشه...و حاجی کسیه که به دور کعبه طواف رفته...کسی که رو به کعبه نماز خونده...اگه کعبه را بردارند، انسان هم به خلیفه خدا سجده کرده....خودش را دیده....در واقع کعبه همون آبیه که تو خودت را باید در اون ببینی....