بسم الله الرحمن الرحیم
امروز میخوام ببرمتون به برشی از زمان و تاریخ که خیلی دور نیست
اما خیلی تغییرات در ذائقههای ما ایجاد شده
کمی قبلتر ما بیشتر اقتصاد مقاومتی رو عملیاتی میکردیم توی زندگیهای شخصی و خانوادگیمان، یا بخاطر بد بودن اوضاع مالی زندگیها بوده یا به خاطر این که کمتر اسراف بشه، یا هر علت دیگه ای که داشته و متفاوت هست برای هر خانوادهای
موقعی که بچه بودیم و کوچیک وقتی سر زانوهای شلوارمون به علت بازی و ... سوراخ میشد
شلوار سوراخ و یا پاره رو که اصلا نمیپوشیدیم چون خیلی بد بود و مسخره میکردند بچهها
مادرمون میرفت یه چیزی خریداری میکرد و گاهی هم چندتا میخرید که باشه توی خونه چون لازم میشد
روش یه عکسی چیزی هم قرار داشت و اون رو روی زانو شلوارمان میدوخت و میگفت حالا دیگه شلوارت هم نو شد و هم قشنگ تر شد
و ماها هم کمی خجالت میکشیدم از پوشیدنش و گاهی کم کم هم غُر میزدیم اما میدیدیم که چاره ای نداریم جز پوشیدنش و اون رو میپوشیدیم
اما امروز میبینیم که برخیتا کمی لباسی کمرنگ میشه از زمان خریدش دیگه نمیپوشند یا استفاده نمیکنند حتی برای بچهها که زود بهشون کوچیک میشه
از اون خیلی بدتر اینه که طرف لباسی میخره که پاره پاره است و یا شلوارش رو برمیداره و چند جاش رو خودش پاره میکنه و میگه کلاس داره بابا الان مد هست
حالا این آدم همونی است که بچگی بقیه را مسخره میکرد
از اون بدتر خانمهایی هستند که اینها رو میپوشند
یعنی وظیفه کیه که جلوی تولید، حمل و یا عرضه این البسه را بگیره ؟
نقش خود مردم چیه ؟
فرهنگ ما داره به کجا میره خدا میدونه
من غصه سالهای آینده را میخورم
یعنی ده سال دیگه این عکس زیر میخواد به چه عکسی تبدیل بشه
قضاوت با شما