بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل می‌کند که: من منشی یک تجارت خانه بودم ، ایشان روزی تشریف آوردند به حقیر فرمودند:

این دفاتر را برای که می نویسی؟

عرض کردم برای استادم.

فرمود:

اگر در این دفاتر اسم خود را درج کنی استاد ایراد می‌گیرد یا نه ؟

گفتم: حتما ایراد میگیرد

سپس فرمود:

این پارچه راکه متر می کنی برای چه کسی متر می کنی برای خودت یا برای استاد ؟

عرض کردم : برای او

سپس فرمودند : فهمیدی؟

عرض کردم : خیر!!

فرمود:

فرهاد هر کلنگی را که می‌زد می‌گفت: «شیرین جونم» و غیر معشوق خود ذکری نداشت. این دفتر را به عشق محبوب بنویس! پارچه را به یاد او متر کن! در این صورت همه این‌ها مقدمه وصل است ، حتی نَفَس‌هایی که می‌کشی به یاد او بکش!