بسم رب الشهدا و الصدیقین

نمیدانم از کجا و چطور شروع کنم ، برای همین خودنویس را روی کاغذ رها میگذارم تا چیزهایی که جاری میشود و در ذهنم خطور می کند را خیلی سریع و بی وقفه بنگارد ..

قصد داشتم کمتر بنویسم ولی انگار ما با نوشتن خو گرفته ایم و به راحتی هم نمی توانیم با هم وداع کنیم ، اینقدر ذهنم را مشغول کرد که نتوانستم بی خیالش شوم و بخوابم ، کاغذ و قلم را آماده کردم تا در تاریکی شب با نور گوشی تلفن همراه تراوشات ذهنی ام را مکتوب نمایم ...

مثلا قرار بود کمتر حضور داشته باشم ...

و اما ادامه مطلب : 

چند روزی بیشتر از سالگرد حماسه بزرگ و تاریخ ساز 9دی نگذشته است و در کل بیش از چهار سال از حوادث ننگین فتنه سال 88 نمیگذرد ، انگار همین دیروز بود که نمایندگان ملت در خانه ملت رأیی را تصویب کردند مبنی بر کاهش روابط دیپلماتیک با کشور حیله گر ، مکار و پیرسیاست انگلیس که با رای اکثریت و قاطع نمایندگان ملت به تصویب رسید و دولت را مکلف به تصمیم به جایی نمود ، حیله گری و اقدامات خرابکارانه آنها دیگر به روی کسی پوشیده نبوده و برای همگان مسجل شده بود ، و چند روزی بیش از بازخوانی خاطرات آن روزها نمی گذرد .
اما اکنون شاهد حضور هیئتی در تهران هستیم که جهت آماده سازی آشتی طرفین و برقراری صلح بین دو کشور به پایتخت ایران اسلامی آن هم در همان مجلسی که بر علیه آنها حکمی و مصوبه ای صادر نموده است هستیم ...
امیدواریم نمایندگان محترم ملت و مسئولین دستگاه دیپلماسی کشور با چشمی بازتر و با افق دید وسیع تری به موضوع نظاره و تصمیمی درخور اتخاذ نمایند تا دیگر شاهد تکرار مکررات نشویم ..
اگر زمان و دسترسی داشتم شبانه بر روی صفحه وب می گذاشتم ...