فانوس جزیره

ببخشید که عقل ناقص و سواد اندک من بیش از چیزی نمی داند. 

تو کشور ما هم بی فرهنگی نهادینه شده

ک اگه شما بخوای رعایت کنی مسخره میشی و مثل ماهی ای میمونی که خلاف جهت حرکت میکنه

آشغال نریختن از پنجره ماشین یک فرهنگِ 

داشتم مینوشتم فهمیدم پسر همسایمون فوت کرده مغزم قفل کرد

سلام

به نظر من فرهنگ یعنی ادب، تربیت، شعور، رفتار، گفتار، اخلاق و رسم و رسوم و ... کلا یه مجموعه رفتارا و عملکردای شخص در جاهای مختلف، نشون دهنده ی فرهنگ اون شخصه.

تو شکل گیری فرهنگ یه فرد، خانواد، مدرسه، محیط جایی که توش بزرگ شده شدیدا اثر داره.

مثلا یه همکلاسیم می گفت من وقتی بی حجاب تو مجلس مختلط عروسی فامیلامون هستم اصلا احساس گناه نمی کنم چون برای ما و خونواده مون و فامیل، اصلا حجاب، مفهومی نداره، اگه هم یه وقت روسری سرمون کنیم فقط برای احترام به شخص مقابلمونه و بس. الان همین بی حجابی شده فرهنگ این خانواده. 

یه سری اخلاقا و رفتارا، جز فرهنگ همه ی انسان هاست مثلا من تو ایران آدم دروغگویی باشم همه به چشم یه آدم بی فرهنگ بهم نگاه میکنن، اگه برم مثلا آلمان بازم به همین چشم نگاهم میکنن. اگه تو ایران آشغال بریزم کف خیابون، همین منواله، تو آلمان هم همین و ... . 

ولی یه سری فرهنگا مختص همون کشور، شهر، خونواده ست و ... مثل مثال همون حجاب همکلاسیم و ... .

بعد اینکه به نظر من، تحصیلات عالیه الزاما باعث بالاتر رفتن فرهنگ فرد نمیشه و بالعکس، یعنی نداشتن تحصیلات، باعث بی فرهنگ بودن شخص نیست

چه بسیاااااااار تحصیلکرده هایی دیدم که بویی از فرهنگ و ادب و شعور نبردن و چه بسیار آدمای تحصیل نکرده ایی که اِند فرهنگ و ادب و شعورن.

یه نکته دیگه اینکه مسلمااااااااا و به علت دارا بودن عقل، اگه کسی اراده کنه میتونه از فرهنگ غلط خود و خانواده و حتی جامعه ش خارج بشه و راه و روش درست رو بره، خیلی خیلی سخته  ولی شدنیه. بازم مثال اون همکلاسیم موقعی که به یه سنی رسید و دید کلا همه  اطرافیانش دارن خلاف دستور دین اسلامی که دارن، عمل میکنن می تونست بره و تحقیق کنه و فرهنگش رو تغییر بده.

سلامت و شاد و موفق باشید.

سلام مومن. جزاکم الله خیرا

عرض کنم که سوال در ظاهر ساده است ولی خیلی عمیقه...

تعریف فرهنگ را شاید بشه خلاصه کرد در پیشروی به سوی خوبی ها... و البته باید این خوبی را باز تعریف کرد...

خوبی ها، گاهی در نهاد آدمی وجود داره (مسائل انسان دوستی) و گاهی دین ما، خوبی را برای تشریح می کنه...

بعد این وسط خود ما، دخل و تصرف هائی داریم....چه در حرف زدن، چه در رفتار کردن های معمول...که حتی ممکنه در ابتدا بر اساس تفریح باشه ولی کم کم عادت میشه ولو رفتار درستی نباشه...

مثال بزنم..

در جمعی بودیم که این بندگان خدا، حساب اینو نمی کردند که جمعیتی نشسته و باید حرمت نگه داشت...به راحتی هر چه تمام تر، پاشونو دراز کرده بودند...از کوچک و بزرگ.. و جالب اینجا بود که این کار براشون خیلی عادی بود!!

خب وقتی یه نفر از بیرون ماجرا نگاه می کنه میگه خیلی حرکت زشتیه در حالی که خود اونها اصلا در ذهنشون هم نیست که این حرکت، دور از ادبه...

بعد این رفتارها می تونه به محیط پیرامون هم سرایت کنه دیگه...گاهی این محیط حتی فراتر از کشور هم میره و منطقه ای را پوشش میده...

به طور مثال، مردم آسیا، نسبت به سایر مردم جهان، محجوبترند...کاری به دین و اینها هم نداره ها...در فرهنگشون اینطوره...

خلاصه در همه چی مصداق داره دیگه...

شما مثلا وقتی راهیان نور می روید از سراسر کشور اومدند...با لهجه ها و گویش ها و حتی زبان متفاوت...گاهی حتی کلمات اونها با هم متفاوته...ولی یه چیزی که بین همه اونها اشتراک داره، ایمان و روحیه انقلابی گری اونهاست...فرهنگ شهادت طلبی اونهاست...فرهنگ ایثار بین اونهاست...

حالا ممکنه مشهدیه در بعضی از رفتارها، با شیرازیه تفاوت داشته باشه...اصفهانیه با تبریزیه متفاوت باشه...زنجانیه با یزدیه...و الی آخر...بعد این وسط، فرهنگ ها هم شکل می گیره...چه خوب و چه بد...

مثلا طرف میشینه و چفیه شو می اندازه روی سرش که مناجاتش را کسی نبینه...یه نفر اینو می بینه اونم همین کار را می کنه...و این میشه یه فرهنگ که آقا خواستی مناجات بدون ریا کنی، صورتت را بپوشون...مثاله ها...

بعد می بینی موقع غذا خوردن میشه...اون یکی کاروان چلو کباب داره با نوشابه، این یکی کاروان عدس پلو داره با نوشابه...مثلا...

طرف میگی عجب...چرا ما چلو کباب نداریم...سری بعد می کنیمش کباب...

حالا دفعه بعد اگه این کاروان اومد و غذا از کباب کمتر بود، داد همه بلند میشه که آقا دفعه قبل چنین بود و چنان، حالا اینطوری...

اینها مثاله ها...

منظورم به فرهنگ سازیه...

حالا ممکنه یکی بگه که کباب خوردن که ایراد نداره...بله ایراد نداره ولی ما را رو به راحت طلبی بیشتر می کشونه در شرایطی که می خواهیم فرهنگ ساده زیستی را ترویج بدیم...

و الی ماشاء الله از این موارد...

در زندگی هامون، مهمونی هامون، مساجدمون، محل کارمون، و همه جا...

بعد این وسط، تغییر دادن فرهنگ، هزینه داره...

امام خمینی رحمه الله علیه، وقتی علیه طاغوت قیام کرد، در حقیقت فرهنگ جدیدی را پایه گذاری کرد...هزینه ش هم تمام اون سختی هائی بود که خودش و یارانش متحمل شدند....که خب اجرشون هم محفوظه...

رضاخان پهلوی هم وقتی کشف حجاب را راه انداخت، هزینه هائی را متحمل شد...از جمله مخالفت هائی که شکل گرفت و مهمتر از همه، هزینه ای که بابت جنایتش در آخرت باید پرداخت کنه...یعنی فرهنگ را تغییر داد به قیمت جهنمی شدن خودش و یارانش....

مصادیق زیاده....

ان شاء الله که ما فرهنگ صحیح و درستی داشته باشیم و اشاعه بدیم...

عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

یا علی

آخر هر چیزی را فرهنگی به خصوص است....

:)

التماس دعا دارم

خیلیییییی

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، آقا امام رضا (علیه السلام) مبارکباد.

سلام

بزارید ی کم فکر کنیم 

التماس دعا

حالا چرا فرهنگ؟؟؟

در مجموع هویت یک جامعه به بخش فرهنگی اون جامعه است.

انواع داره 

مثلا به آدمی که آداب اجتماعی رو رعایت میکنه میگن با فرهنگ

و یا یک معلم می شود فرهنگی چون نسل بعدی را آموزش میدهد

اینکه روی خلاقیت کار شود یا نشر مفاهیم ارزشی و یا اصیل و گسترش آنها می شود کار فرهنگی 

و اصولا فرهنگ روی درک و شعور انسان ها قرار داره به نظرم 

سلام

خب این چه تاثیری داره که دیدگاه مون در مورد فرهنگ به چه صورته؟