اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

***

سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تسلیت باد

»»کتاب_فاطمه، فاطمه است{دکتر علی شریعتی}

سه چهره ی زن 

در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم: 

یکی چهره ی سنای و مقدس مآب و یکی چهره زن متحدد و اروپایی مآب، که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است و یکی هم چهره ی فاطمه و زنان «فاطمه وار»! که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهره ای به نام زن سنتی ندارد. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب و در جامعه ی ما تصویر شده است. با سیمای فاطمه وار دور و بیگانه است که چهره ی فاطمه با چهره ی زن مدرن.

در دنیای امروز، به خصوص در مشرق زمین، و بالأخص در جامعه ی اسلامی ایرانی، با واقعیتی که روبرویم، ایجاد یک تضاد است و یک بحران و یک دگرگونی و فرو ریختن و آشفتگی بسیار شدید در خصوصیات انسانی و رفتار وعادات اجتماعی و طرز تفکر، و اصولا تغییر شکل انسانی که تیپ خاصی به نام «روشن فکر» و «زن و مرد تحصیل کرده» یا «متحدد» به وجود آورده است که با زن و مرد «سنتی» در تضاد است.

این تضاد، تضادی است که باید به وجود می آمد و هیچ کس قادر به جلو گیری اش نبود، جبری بود که هیچ قدرتی نمی توانست جلوگیرش باشد.

این، نه به معنای تایید این دگرگونی است و نه انکارش؛ که بحث این نیست. بلکه سخن این است که با تغییر و دگرگونی جامعه، تغییر لباس مرد، تغییر فکر و تغییر زندگی و جهت او، زن نیز جبراً تغییر می کند و امکان ماندنش در قالب های همیشگی نیست.

در نسل های گذشته، پسر اهل بود؛ درست قالب پدرش، و پدر هیچ وسوسه ای نداشت که پسرش شکلی کاملا بدیع و تازه و نا شناخته بگیرد. و بعد به صورتی در بیاید که میان پدر و پسر هیچ گونه وجه اشتراک و تفاهمی وجود نداشته باشد و چنان احساسات نامشابه میان هر دو مرد باشد که حتی یک دقیقه بی انتقاد و بدبینی و ستیزه نتوانند به گفتن بنشینند. اما امروز چنین نیست. یکی از خصوصیات قرن ما-چه در شرق و چه در غرب- فاصله ی میان دو نسل است. که از نظر«زمان تقومی» فاصله شان سی سال است و از نظر «زمان اجتماعی».سی قرن.

دیروز جامعه ثابت بود و ارزش ها و خصوصیات اجتماعی غیر قابل تغییر می نمود. در طول صد، دویست، سیصد سال، هیچ چیز عوض نمی شد، زیر بنای اجتماعی، شکل تولید و توزیع، نوع مصرف، رابطه ی اجتماعی، حکومت نوع تبلیغات دینی، مراسم مذهبی، خلق و خو، ارزش های مثبت و منفی، هنر ، ادبیات و زبان و همه چیز، در دوره ی«باباها» و «بابابزرگ ها» بود که در دوره ی « بچه ها» و «نوه ها».

.

.

.




پ.ن:

- کتابی که  چند وقت پیش جناب-رزمنده-معرفی کردند رو بلاخره مطالعه کردم بسی لذت بردم و قسمتی از کتاب رو برای شما هم گذاشتم. 

- دقیقه نودی نباشیم، چرا؟!! عرض کنم خدمت شما که هفته گذشته سه شنبه بنده خدایی گفت میشه نگاهی به گوشی ام بندازی، گفتم باشه حالا من همیشه این کار رو انجام میدم ها، زدم گوشی بروز رسانی بشه، مگه دیگه روشن شد، مجبور شدم گوشی بفرستم گارانتی، هیچی دیگه گوشی خودم رو همون سه شنبه دادم به این بنده خدا تا بدون گوشی نمونه، این گفتم که اگه من زودتر مطلب روز چهارشنبه رو مینوشتم شرمنده شما نمیشدم.😂😂

-التماس دعا