صحنه اول:
لباس مخصوص پوشیده بودند و راه افتاده بودند تو کوچه ها...
داشتند صحنه دلخراش کاروان اسرا را می ساختند...
در واقع مثلا اسیر بودند....
یکی شون 8 سالشه و اون یکی 12 سالشه...
یهو برادر کوچکتره می بینه، شمر داستان داره برادرشو با شلاق می زنه...شلاق نمایشی....
طاقت نمیاره و یه لنگه پا می گیره برای شمر و اون بنده خدا هم با مخ می خوره زمین(لبخند)
هیچی دیگه...شمر کاروان آسیب می بینه(لبخند)
صحنه دوم:
یه پیغام داده که آهای بچه ها...ما امسال مخارج هیئتمون را دادیم برای تهیه جهیزیه افراد نیازمند..فیلم گرفتم و فرستادم صدا و سیما، ولی پخشش نکردند...فرستادم شبکه "من و تو" ماهواره...کلی هم خوشحال شدند!! و پخشش کردند!!! الان که فیلم را گذاشتم 5 میلیون نفر بازدید کننده داشت!!!!
تفکر نوشت:
امام رضا فرمود-نقل به مضمون- هر وقت دیدی دشمن از تو تعریف کرد، بدان که حتما مسیر را اشتباه رفته ای.
شور و شعور حسینی باید همزمان باشد. هر کدام به تنهائی لازم است اما کافی نیست.
امام موسی صدر فرمود- نقل به مضمون- من حسینیه ای را که حاصلش تربیت مبارز برای جنگ با اسرائیل نباشد، حسینیه نمی دانم.
فتامل...
پی نوشت:
چقدر زود محرم تموم شد...چقدر زود عمرمون داره تموم میشه...
چقدر زود همه چی، داره دیر میشه...
برای هم دعا کنیم....