هشت سالشه...
سر کلاس شیطنت می کنه و معلمش میگه: "فردا به بابات بگو بیاد مدرسه وگرنه تنبیه میشی"
هشت سالشه...
سر کلاس شیطنت می کنه و معلمش میگه: "فردا به بابات بگو بیاد مدرسه وگرنه تنبیه میشی"
.
بسم رب المهدی
سلام بهانه ی خلقت!
سلام حضرت امید!
سلام بر بهار دل ها....
سلام مولا جان!!
روز میلاد تان،
شادی دل های ما، در کلمات نمی گنجد!!
هرچه بگویم، هرچه بنویسم،
کم است!!
خدا را شکر که شما را به ما داده است!
شما که بودن تان بهانه ی استمرار بودن است،
و گام هایتان سبب استقرار زمین...
شما که دعایتان همه خیر و زندگی است،
و نماز تان مایه ی مباهات کائنات....
راستی اگر نبودید،
- حتی اگر زمین تاب می آورد-
مگر باران میتوانست ببارد؟؟
یا درختی شکوفه میتوانست زد...؟
نه!
یقین دارم نمی توانستند....
مگر نه اینکه روح هستی شمایید؟!
بدون شما، هستی هیچ است... ما که جای خود داریم!!
پس
خدا را هزار مرتبه شکر که شما را هدیه داد....
میلادتان مبارک! (((((:
پ.ن:
روز میلاد شماست...میدانم.
اما کریم شمایید!
عیدی ما محفوظ است؟!... ((:
بسم رب الحکیم
سلام!
هقته پیش گفتم که حین قکر کردن هایم به اینکه درباره چه بنویسم، که هم در حد وبلاگ فانوس باشد و هم ، نیاز...، به موضوع مهمی رسیدم؛
مساله ی مهمممممممی که مورد بی توجهی اغلب مردم است و البته مسئولان....
بسم ربنا الکریم
سه روز از همه چی دور بود...
خونه، پدر، مادر، گوشی و خیلی از چیزایی که هرروز باهاشون سرو کار داشت...
چیزایی که فکرشم نمیکرد یه روز بتونه بدون اینا سر کنه!!
یه اعمال سختی هم انجام داده بود....