داستان سعی بین صفا و مروه را که از آیین حج است همه میدانید قطعا داستان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل را هم همه میدانید
همه میدانید حضرت هاجر وقتی دید اسماعیلش از تشنگی تلف خواهد شد در تکاپوی آب افتاد در کوه یا تپه صفا سرابی از آب دید و به سوی آن دوید وقتی رسید دید سرابی بیش نبود سپس چشمش به دامنه کوه مروه افتاد بگمانش آنجا آب میدید و دوان دوان به سمت کوه مروه رفت اما آن هم سراب بود. گویا چند بار هم این کار را تکرار کرد. اما در نهایت آب از زیر پای اسماعیل جوشید.
این آیین را در حج انجام میدهند... چرا؟.. برای زندگی روزمره ما چه درسی دارد؟ چرا جزء شعائر شد؟... چه اصلی را میخواهند القاء کنند؟... آیا تا کنون توجهمان را جلب کرد؟
البته همه مناسک حج اسراری دارد اما مدتیست این مطلب جلوه دیگری برام داره
قبل بیان مطلبم نکته ای در مورد تفسیر آفاقی و تفسیر انفسی آیات و احادیث و شعائر عرض کنم