یاقدیر
داشت از خودش تعریف میکرد، از مدارک تحصیلی عالیش،
یاقدیر
داشت از خودش تعریف میکرد، از مدارک تحصیلی عالیش،
نقاشی ش را آورد جلو...
گفت ببین چی کشیدم؟
نگاه کردم...با دقت...انصافاً قشنگ کشیده بود...
گفتم توضیح بده چی کشیدی؟
گفت این خونه است...این مامان..این بابا...اینجا رودخونه است...ماهی ها توشن...اینها درختند...
خلاصه یکی یکی توضیح میداد..
لامپ داخل خونه هم که طبق معمول از بیرون خونه نمایان بود!!
مامان و بابا هم که همیشه بزرگتر از خونه کشیده میشن....
توضیحاتش که تموم شد شروع کردم!!