بسم رب الحسین
نیمه شب وارد بین الحرمین شدیم، جمعیتی وسط بین الحرمین حلقه زده بودند و داشتند سَب دشمنان علی(ع) و خاندان مطهرش را میگفتند با صدای بلند و ریتم خاصی
و عده ای هم فیلم برداری میکردند
نمیدانم این جماعت
بسم رب الحسین
نیمه شب وارد بین الحرمین شدیم، جمعیتی وسط بین الحرمین حلقه زده بودند و داشتند سَب دشمنان علی(ع) و خاندان مطهرش را میگفتند با صدای بلند و ریتم خاصی
و عده ای هم فیلم برداری میکردند
نمیدانم این جماعت
مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا!؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمی بری آقا
چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق
و در دقایق عمرم شناوری آقا
همیشه از حرمت بوی مهر می آید
شبیه باغ پر از گل معطری آقا
تمام دفتر شعرم فدای چشمانت
که از تمام غزلهام بهتری آقا
ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند
بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا
در اوج بی کسی ام در خیال من هستی
تویی که یارترین یارو یاوری آقا....
+ باز دلتنگی و حسرت این دل شروع شد....:
هر روز کسی را با اشک و آرزو راهی کرب و بلایت می کنم، با دلی شکسته و چشمانی سرخ....