ای کاش کبوتر بودم ..
تا در حرمت ساکن می شدم و بهشت را همیشه لمس می کردم ...
بالاخره بعد از گذشت بیش از یک سال و چند ماه قسمت شد که ان شاالله امروز عازم بهشت علی ابن موسی الرضا علیه السلام باشیم و در فضای حرم نفس بکشیم ..
ان شاالله جمعه عصر صحن انقلاب روبروی گنبد علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیت و ثنا به یاد همه دوستان وبلاگی هستم و دعاگو خواهم بود ، خیلی وقت بود که دلم برای این لحظه تنگ شده بود و برای نزدیک غروب و شنیدن صدای نقاره خانه حضرت ...
کاش غذای حضرت روزیمان شود ..
اتفاقات زیادی در این هفته افتاده که باید بنویسم ، این هفته با توجه به حضور در مدارس خیلی وقتم کم بوده و بلافاصله هم که عازم هستیم .. برای همین اتفاقاتی که در این هفته افتاد را از مشهد که برگشتم می نویسم ..
ان شاالله به فرض حیات البته .. اگر هم نیامدیم که همه ما را حلال کنند لطفا ..
این هفته اصلا حال خواندن وبلاگ هیچ کس رو نداشتم ، همه دوستان شرمنده هستم خصوصاً اونهایی که دعوت کردند ، برعکس همیشه نرفتم وبلاگشون اونم بخاطر اتفاقهایی بود که افتاده بود .. توضیح میدم ..
عاقبتتون بخیر - یاعلی مدد