بسم الله الرحمن الرحیم
اول صبح بود تقریبا، تلویزیون محل کار را زدم شبکه قرآن، داشت قرآن میخواند. یکی از همکاران گفت دستت درد نکنه خوب کاری کردی زدی قرآن بخونه ...
یاد سوریه افتادم ..
جای همه دوستان خالی، رفته بودیم سویه صبحها که از جلوی مغازهها رد میشدی یا وارد اونها میشدی اکثرا قرآن گذاشته بودند تلاوت کنه، حالا کاری ندارم که شیعه بودند یا اهل تسنن
ولی نفس کار، کار خوبی است
همون موقع یاد مغازههای شهر خودمون افتادم که برخی مغازهها هنوز کرکره مغازه یا درب ماشین رو باز نکرده ضبط رو روشن میکنند و ترانه پخش میکنند ...
انشاالله زودتر جنگ سوریه تمام شود و راه زیارت باز ...
و لذت زیارت حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها رو بچشید شما ...