دلم مثل غروب جمعه ها دارد هوایت را
کجا واکرده ای این بار گیسوی رهایت را؟
کجا سر در گریبان بردی و یاد من افتادی
که پنهان کرده باشی گریه های های هایت را
خیابان «ولی عصر» بی شک جای خوبی نیست
که در بین صداها گم کنی بغض صدایت را
تو هم در این غریبستان وطن داری و می دانی
بریده روزگار بی تو صبر آشنایت را
نسیمی از نفس افتاده ام از نیل ردّم کن
رها کن در میان خدعه ماران عصایت را
نمی خواهم بجنگم در رکابت... مرگ می خواهم
به شمشیر لقا از پی بخشیدم عطایت را
فقط یک بار از چشمان اشک آلود من بگذر
که موجا موج هر پلکم ببوسد جای پایت را...
... گل امّید را در روز بی خورشید خیری نیست
شب است و می کشی روی سر دنیا عبایت را
از محمدجواد آسمان
سلام بر چشم به راه
زیبابود...
در جواب بگم که " عمیق تر میبینم بودن هایت را.... دلم تنگ است "
لعنت به من که بودن هایش را بااین چشمان گناه کار نمیبینم...جسارت نباشه خودم رو عرض کردم...
چشمتون به جمال آقاامام زمان روشن چشم به راه
مابیشتر محتاجیم مومن...برای ماهم دعاکن...
التماس دعا
یاعلی
این همه لاف زن مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
وقتی فرصت هست، وظیفه زیاد است. وقتی به خاطر این فرصت، حمله و دشمنی و تهاجم هست، باز وظیفه زیاد است. امروز شما در یک چنین وضعیتی هستید. نباید هم بترسید؛ «و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه». از هیچ چیز نترسید، از سختیهای راه نهراسید. نه اینکه بگوئید سختی نیست؛ چرا، سختی هست؛ اما از این سختی نترسید. به استقبال کارهای دشوار و سخت بروید. کارهای نشدنی را انجام بدهید. مگر در ایران نشد؟ در ایران یک کاری انجام گرفت که اگر همهی تحلیلگران عالم، ساعتها، روزها و شبها مینشستند وقتشان را صرف میکردند، جز به این نتیجه نمیرسیدند که وقوع این کار محال است .
بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
اجرکم الله
اگه موافق باشید همدیگر را به جمع همسنگران خود بیفزاییم...!
اگه موافق بودی مارو با"راه شهدا" لینک کن، بعدش هم خبرم کن...
یا علی
اما چه خوبه سرمایه ما اقامون باشه که همه چیز ماست
هم دنیای ما وهم اخرت ما
تشکر از وبلاگ خوبتون