تو را به خاطر دِرهم چه دَرهم اَت کردند ...
آه حسین جانم ...
هنوز نمیدونم برای چی من رو دعوت کردند ، آخه یه چیزای دیگه ای شنیده بودیم راجع بهش ... ولی خوب کَرم این خاندان زیاده ، اون غلام سیاه هم وقتی که شهید شد پیش خودش گفت من سیاه و بدبو هستم و آقا برای من نمیاد ، اما آمد و برایش دعا کرد ...
ماهم کَرم های این خاندان را که می شنویم امیدوار می شویم والا ما کجا و کربلا کجا ...
جای همه بزرگواران خالی ، انشاالله به زودی همه بزرگواران در حرم ارباب و علمدار و حضرت ابوتراب میهمان باشید.
همه اش روضه بود و ما در پی بازی ...
کلی حرف نگفته دارم اما ....
سکوت بهترین است ...