میگن بسیار سفر باید تا پخته شود خامی!

علاوه بر عبرت گذشتگان و ... یکیش اینه که آدم بادیدن هرمنظره و هرمحیط یه برداشتی میکنه!

حیاط خونه ی خاله ام یه درخت بزرگ انگور داره (دلتون نخواد البته!)

از بالکن که پله هارو به سمت حیاط میرفتی دستت به یه قسمتی از درخت میرسید و توی هر رفت و آمد هرکسی یه ناخنک به خوشه های سرراه میزد!

بعد چند روز میدیدی از اون خوشه هیچی نمونده! حالا اتفاقا اون خوشگلاش و اون خوشه هایی که دهن آدمو آب میندازه توی دوردسترس ترین نفطه بود!

یکیشون انقدر چشممو گرفته بود که روزآخر با کلی بدبختی موفق به چیدنش شدم(جاتون خالی)؛یروز توی حیاط داشتم به این درخت نگاه میکردم و ازش عکس میگرفتم و میگفتم اینایی که خودشون رو تومعرض هزاران چشم آزاد و رها میکنن مثل این خوشه های سر راهن!چقدر بده واقعن!

چقدر نابودی اینجوری بده!نابودی ذره ذره!

-وقتی دیدن از درخت عکس میندازم و یکم پیرامون همین مظلب گفت و گو شد 

یکی از حضار گفت: بله خب!دخترا رو میشه به درخت سیب تشبیه کرد همیشه خوبا توی بالاترین نقطه ان دست بهشون نمیرسه واسه چیدنش باید ماشین شاسی بلند بیاری! :))

جدای از شوخی همیشه بهترینها محفوظن همیشه مروارید توصدفِ!

نمیدونم، نمیخوام بگم اون صدف همیشه چادره!

ولی اصولا چادره!نمیخوام الان یکی بیاد بگه مگه مانتویی ها چشونه و...؛ پرهیزکاری مهمه!تقوا مهمه!

اما خب قبول هم داریم که از کوزه همون برون طراود که دراوست!

بعدش هم من منظورم اصلن مانتویی ها نیستن من منظورم اونایین که بدپوششن ،بدتوی جامعه حاضر میشن!


+مرگ حقه و باشنیدن خبر فوت یکی از بستگان کلی درگیری فکری داشتم و همش درگیرمراسما حتی وقت نشد که عکس انگور مذکور روبذارم براتون!

ان شالله امشب میام  عکس رو پیدا میکنم میذارم براتون!

به هرحال اونطور که باید نشد پست اول !

حلال کنید 

فعلا یا علی