یاقدیر
اون روز داشتم میرفتم از محل کار، یکی همکارا از پنجره نگاه کرد گفت میگن یه حادثه اتفاق افتاده برای رییس جمهور خبر داری ؟
گفتم نه و همون لحظه صفحه فارس رو باز کردم و دیدم تکذبب کردن و نوشته رییس جمهور داره زمینی میاد به سمت مرکز استان
گفتم نه بابا شایعه زیاد درست میکنن (نمیخواستم حتی بهش فکر هم بکنم)
رفتم و رسیدم شورا
دیدم زیرنویس شبکه خبر نوشته برای کاروان رییس جمهور حادثهای رخ داده، زنگ زدم یکی از رفقا که همیشه همراه رییسی بود
اینقدر اصل خبر برام پتک بود که حال خودش رو نپرسیدم، گفتم چی میگن اینا ؟
گفتم من خوبم، ما نشستیم ولی خبر از هلیکوپتر حاج آقا نداریم و نمیتونیم ارتباط باهاشون بگیریم، بهم ریختم
قطع کردم
به دوستانی که اونجا بودن گفتم تمومه رییس جمهور شهید شد، رییس جمهور را با این همه پیشرو و پس رو و جمر و محافظ و آمبولانس و شورای تامین وقتی نمیتونن پیدا کنن کار از کار گذشته
و بعد هم خبرها تایید شد
حیف شد، شخصیت خوب و ساده و خودمونی داشت ایشون و زود رفت
من هنوز هم نمی تونم باور کنم ...موقع صبحانه بود که هرکدوممون تو خونه جایی نشستیم و گریه کردیم وقتی خبر قطعی شهادتشون پخش شد .
پدرم می گفت قسمتشون این بود ، شهید شدند ، با عزت رفتند ولی بازهم همگی گریه می کردیم.....با اینکه هیچوقت از نزدیک ندیده بودیم شون ولی شخصیت دوست داشتنی و صادقی داشتند که راحت در دل مردم نفوذ می کرد ...
همچنان گاهی اوقات دلتنگشون می شم.
روحشان قرین رحمت خدا