دیروز رفته بودم خیاطی

سفارش که دادم توی قبض رسید رقم مانده را کمتر زد، گفتم بهش تخفیف دادی یا اشتباه زدی؟

پیرمرد نگاه کرد و خندید و گفت دمت گرم مبلغ را درست کرد و داد دستم

خندیدم و گفتم حالا که قسمت بود تخفیف بدی مانع شدی ها

اومدم بیرون

امروز روی موتور داشتم میومدم سرکار یه آقای موتوری با کت و شلوار مشخص بود اداری است

کش موتورش آویزون بود، رفتم کنارش و بهش گفتم آقای رئیس کش رو جمع کن حادثه درست نشه

گفت دمت گرم و من رد شدم ازش

بعد که رد شدم به این دمت گرم ها فکر کردم که ما چقدر دمت گرم میتونیم بگیریم از دیگران

و چگونه و چطور

شاید گاهی هم زحمتی نداشته باشه یا خرجی نداشته باشه

یا یه محبتی که کم هزینه باشه ولی توی ذهن طرف بمونه به همون گرمی ...