همه ما یک روز و یک تاریخ در شناسنامه یا به قول قدیمی تر
ها سه جلدمون ثبت شده که نشون دهنده روز تولدمون یا همون روز آمدن در این دنیا است
و این روز و تاریخ بهانه ای برای محاسبه مدت عمر و شاخصی است برای محاسبه اعمالی
که انجام شده است در مدت عمر و این که شیرینی میدهند و شمع فوت میکنند یه تذکره به
صاحبش که حواسش رو بیشتر جمع کنه ... و این روز ما هم فرا رسید و تلنگری شد بر
وجودمان که چند صباح از عمرمان گذشت و باید روز به روز بیشتر حواسمان راجمع کنیم
... البته امسال به خاطر مشکلی که برام پیش اومده بیشتر توی ذهنم می مونه چون همش
سرم توی جدول طلب و بدهکاری و قرض از دیگران است که چکی که دارم رو بتونم به
سلامتی پاس کنم بله روز بیست و نهم تیر ماه سالروز تولد من است ... درست چند سال
پیش پسر عموی من که از موضوع تولد من باخبر نبود از جبهه با تهران تماس حاصل میکنه
و میگه عمو داره صاحب فرزند میشود ؟ و فرزندش پسر است و اسم کودک علی ... و این شد
یک نشانه ... شاید شهدا به ما ماموریت دادن که بعد از اونا بتونیم راهشون رو ادامه
بدیم و خادمشون باشیم اونم توی جبهه جنگ نرم ... ایشااله از صراط مستقیم خارج نشم
...
التماس دعای ویژه در این روز ها و شب های میهمانی خدا ... خیلی برام گرفتاری پیش اومده ... دوستان دعا کنید بخیر بشه ...