پارت سوم مهر ۹۷

اتفاقی هم رو دیدیم، تا گفتم سلام بغضش ترکید گفتم بیا ی گوشه بشینیم ببینم چی شده، گفت خبر نداری این مدت ما چقدر گرفتار شدیم گفتم مگه چی شده خدا بد نده  پدر یا مادرت بیمار هستن گفت نه چطوری بگم اصلا از کجا شروع کنم.