لطفا چند لحظه به تصویر زیر دقت کنید


 


ببین با چه دقتی داره به دوربین نگاه می کنه(لبخند)

احتمالا در فکر اینه که سر بزنگاه دوربین را هم ببره تو لونه ش!!

همیشه خونه کلاغ ها را که نشون میده، پر از لوازم پر زرق و برقه....

و البته صابون....


یکی از اقوام ما تعریف می کرد همسایه روبرویی روی پشت بومش یه تانک آب گذاشته بود که درش نیمه باز بود....هر روز میدیم یه عالمه کلاغ دور این تانک جمع میشن و داد و بیداد...

همسایه بنده خدا گفت ببینم چه خبره؟

رفت دید اینها صابون میارن می ندازن تو این تانک، برای همین جنگ و دعوا دارن(لبخند)

 و البته پنیر هم که دیگه جزء لاینفک علاقمندی هاشونه....


خیلی ها از کلاغ بدشون میاد و حتی شاید وحشت دارند اما کلاغ خیلی بامزه است...در عین اینکه خیلی باهوشه اما هوشش را در جهت درست استفاده نمی کنه...یه بار امتحان کنید...مثلا یه کلاغ اگه نزدیک شما باشه کافیه یه چوبی چیزی بردارید و به حالت شلیک کردن بگیرید سمتش...سریعا فرار می کنه..چون نمی تونه تشخیص درست بده...

اما کافیه یه جا یه خبری بشه...غار غارش راه میفته....

کلاغ خبرچین...

برگردیم به تصویر...

شما فکر می کنید کلاغه داره چه بررسی ای می کنه؟ در ذهنش چه خبری داره شکل می گیره؟

بعد تازه اگه دقت کنید به پاش یه حلقه بسته شده...که نشون میده کلاغه برای کسی داره اخبار را جمع می کنه....

دارم فکر می کنم اینهایی که تو حادثه آتش نشان ها در فکر تهیه خبر به صورت شخصی بودند چه فازی داشتند واقعا؟

برخی که با دیدن دوربین خبرنگاری، تازه به فکر ژست گرفتن و لبخند زدن بودند!!!

بعد تازه یه عده دیگه این وسط، هدفمند عمل می کردند!!! برای رسانه های بیگانه، دنبال سوژه بودند...

دنبال کردن اخبار خوبه اما نه به قیمت اینکه کلاغ گونه، خبر محاوره کنی...

کلاغ، شاید خبر درستی بده اما خیلی اخبارش مورد قبول نیست...پس تلاش بیهوده نکن..

خیلی ها پروانه شدند و سوختند...پروانه بودن، همیشه زیباست هر چند صدای بال او را کسی نمی شنود....


برای همه مجاهدت هایی که هر لحظه انجام میشه توسط افراد زیادی تا ما بتونیم راحت زندگی کنیم از صمیم قلب، صلوات