حسابی دیرم شده بود...

داشتم تند تند میرفتم که دیدم یه مغازه دار،  از مغازه ش اومد بیرون و در حالی که فحش می داد،  یه قابلمه بزرگ را هم یه نیم دایره ای تو هوا چرخوند تا محتوای داخل اون خارج بشه....

حالا همه این قضایا سریع داشت اتفاق می افتاد...یهو دیدم یه چیزی به زنگ زرد و طوسی از قابلمه پرتاب شد و محکم خورد زمین.... 

خوب که نگاه کردم دیدم یه مرغ عشق کوچولوئه....

به آشپزه گفتم پرنده شماست؟ 

گفت نه فلان فلان شده، صبح اول وقت اومده اینجا و سر و صدا می کنه...معلومم نیست چی هست اصلا؟!..یه شونه به سری چیزیه...

 

مغازه دار حق داشت تشخیص نده چون پرنده فسقلی،  مثل هدهد،  روی سرش پرهای نارنجی داشت...با سر زرد رنگ و بدن طوسی...

دلم به حالش سوخت...

از طرفی دیرم شده بود و از طرف دیگه نمی تونستم شاهد مظلومیت این فسقلی باشم...آشپز بی رحم حداقل می تونست یه غذا بهش بده...

بیچاره بدجوری خورد زمین...نمی دونم از درد بود یا بی کسی ش که مرتب سر و صدا می کرد...

رفتم سمتش...تا دستم را دراز کردم اومد روی شونه م نشست...

بی خیال دیرکردن شدم و راه خونه را گرفتم...

همون مونده بود که بچه های کوچه هم دمار از روزگارش دربیارند...

هنوز دو قدم نرفته بودم که یه آقائی با پسر بچه ش از یه کوچه اومدن بیرون و تا چشمش به ما افتاد گفت ببخشید این پرنده ماست...از قفسش فرار کرده...

گفتم اگه مال شماست بفرما...

پرنده را دادم و رفتم سر کار....

 

تفکر نوشت:

گاهی می خوای از همه ناملایماتی که داری فرار کنی اما راه را اشتباه میری و به گمان اینکه آزاد شده ای با مغز می خوری زمین...طوری که ترجیح میدی همون ناملایمات قبلی را داشتی اما سقوط نمی کردی...کاخ آرزوهات به باد نمی رفت....

علتش فقط یه چیزه و اون اینکه به جایی پناه می بری که پناهگاهی نیست...تله نابودیه....


پیامبر فرمود:"کائنات،  عیال خدا هستند"...مهربانی نسبت به عیال خدا،  مهربانی خدا را در پی داره...

در زندگی امام حسن اومده که شخصی با امام دشمنی داشت و این دشمنی به خاطر حرفهایی بود که راجع به امام شنیده بود...
تصمیم گرفت خودش امام را ببینه...
وقتی رسید به امام دید حضرت نشسته و می خواد غذا بخوره...یکی یکی حیوانات مختلف دورش جمع شدند و امام از غذای خودش به اونها هم می داد...
این بنده خدا گفت امامی که اینطور،  با حیوانات مهربانه چطور می تونه با انسانها بدرفتاری کنه.....
 
و همونجا شیعه شد....

ایام را صمیمانه تسلیت میگم...