بسم الله الرحمن الرحیم

چندتا شهر رفتم در طی هشت روزی که سفر بودم این دو سه روز آخر که منتهی بود به محرم هیچ شهری رو مثل تهران ندیدم که آماده عزاداری شده باشه و در و دیوار شهر نشون از آمدن محرم داشته باشه و چه شهرهای بزرگ و چه شهرهای بین راهی که ازش عبور کردم، البته سبک عزاداری و نوع عزاداری و ... در شهرهای مختلف فرق میکنه یک سالی شیراز بودم محرم ، یه سال اراک بودم و ...

جالبه این دیدن‌ها و گاهی هم آدم خداروشکر میکنه که اینجا این همه نعمت و وسایل شرکت در عزاداری وجود داره و تا وقتی که از دستش ندی به این مهم دست پیدا نمیکنی

قدر این مراسم‌ها رو بدونیم و این که میتونیم شرکت کنیم


اما چیزی که باید راجع بهش فکر کرد این هست

امام حسین علیه السلام در طول مسیر برای افرادی پیام ارسال کرد که به اون ملحق شوند و نجات پیدا کنند و بهشتی شوند

لطفا این پیامها و جوابها را مرور کنید یه چیزهایی برای این دوره و زمونه گیرمون میاد

امام دنبال خودمون هست نه چیز دیگری

مشکل خود منم درک این هست که گاهی این موضوع رو معیار و سنجشی براش میذارم

آه ...

حضرت حجت هم همین طور


پانوشت:

  • راستش این سفرها و این در تحرک بودن‌های بیش از حد که البته خودم بیشتر دوست دارم تا پشت میز نشینی و سکون باعث شد که دیروز فراموش کنم که باید مطلب می نوشتم و البته پریروز و دیروز بیشتر توی جاده بودم و به همین خاطر نشد که مطلب بنویسم
  • البته این رو بگم که من تقریبا مثل مارکوپلو میمونم (این لقب رو برخی از همراهان وبلاگ وقتی گاهی از برخی از سفرهام می نوشتم بهم دادند تازه اون موقع از همه سفرهام نمی نوشتم)  ولی معمولا نمیگم سفرهام رو ولی خوب در دنیای حقیقی خیلی‌ها مطلع می شوند خصوصا آنهایی که مستقیم با ما کار دارند
  • خیلی التماس دعا دارم از بزرگواران، دعا کنید آدم بشیم و به درد ارباب بخوریم و زینت باشیم
  • با این خط افتادن بین مطالب یاد وبلاگی که توی بلاگفا داشتم حدود 3 سال قبل افتادم