یادمه بچه که بودیم جمعه که میشد عشق می کردیم بریم جمعه بازار کتاب...چون انواع و اقسام کتابها را می دیدی و بعضا می خریدی...
ما بچه ها، کتاب "بز بز قندی" و "دزد و مرغ فلفی" و اینها....بزرگترها هم کتابهای خودشون...
یادمه کتاب تکراری هیچ وقت نمی خریدیم چون مثلا اگه ما "گربه من نازنازیه" را خریده بودیم، بچه های فامیل یه کتاب دیگه می خریدند...یا کتابهای اونها را ما نمی خریدیم...به این خاطر که کتابها را به هم قرض می دادیم و اینطوری با هزینه کم، انواع کتابها را می خوندی...
بزرگترها هم همینطور...
برای همین هم همیشه موضوع صحبت ها، حول و حوش مطالب کتابها بود...
بعدها یه کتابخونه تو محله راه افتاد و این کمک زیادی به ما می کرد...
کلاس پنجم بودم که با مادرم رفتم عضو کتابخونه شدم..اون موقع ها، حداقل باید راهنمایی می بودی تا عضو کتابخونه بشی ولی ما را یه جورایی قاچاقی نوشته بودند...از بس ذوق مطالعه در خانواده ما زیاد بود...
خلاصه دیگه کار ما شده بود تو این مسیر خونه تا کتابخونه، در رفت و آمد بودن...(لبخند)
انواع و اقسام کتابها را هم می خوندم...
خب کتابخونه هم هنوز اونقدر وسعت نداشت و کتابها زیاد نبود...واسه همین تقریبا هر کتابی که داشت را یه بار هم که شده می خوندیم...
یادمه خواهرم چون بزرگتر بود یه کتاب گرفته بود که اصلا سواد ما به اونجا نمی رسید ولی ایشون چند روزی خوند و با دعوای ابوی گرامی رفت کتاب را پس داد...
کتابش یه کتاب رمان بود اما شخصیت هاش همه لات بودند و اصطلاحاتی که به کار می بستند خیلی بد بود...خواهرمم وقتی کتاب را می خوند، هم خودش و هم ما این اصطلاحات را یاد می گرفتیم...و یاد گرفتن همانا و تنبیه شدن همان(لبخند)
این قصه کتاب خوندن ادامه داشت تا دانشگاه...
چون هر روز سه ساعت تو مسیر بودم، همیشه یه کتاب با خودم می بردم و می خوندم....تا اینکه یه بار تو یکی از همین کتابها خوندم که امام علی سلام الله علیه و آله می فرماید-نقل به مضمون-
"نیازی نیست انواع و اقسام کتابها را بخونی، کتابی بخون که تو را به تعالی برسونه..."

تا اینجای قضیه را داشته باشید...
وقتی پیامبر به پیامبری مبعوث شد، جبرئیل فرمود"بخوان به نام پروردگارت"

دارم فکر می کنم چندتا مطلب وجود داره...
1. بخوان...مطالعه کن....علم نداشته باشی کلاهت پس معرکه است...مبادا که مومن جاهل بشی..
2. بخوان...ولی علم تو، باید تو را به پروردگارت رهنمون بشه...مبادا که عالم بی دین بشی...
3.بخوان...این خواندن فراتر از خواندن های قبلیه...پروردگارت را بخوان تا بتونی بخوانی....مطالعه کنی...
مطالعه از "طلع" میاد...یعنی خواندن باعث طلوع کردن میشه....
4. در راس همه کتابها، قرآن قرار داره...قرآن به معنی خواندنی....اصلا خود قرآن را بخون ببین چی میگه....


پیشاپیش عید مبعث بر همگان مبارک
صلوات یادتون نره...
در جایی می خوندم وقتی پیامبر از کوه پایین اومد سنگریزه ها هم می گفتند "السلام علیک یا رسول الله"