خسته و گرفته ام

هر چه فکر می کنم،

سوژه ای برای درد نیست

دل گرفته ام ولی،

شاید این سکوت دل

لایق حضور نیست

شاید این عبور سرد لحظه های روشنی

صادقی که بود نیست..

شاید این ترانه ها،

ساده و به روز نیست..

شاید این شکوفه های شوق و شور

راه دان نور نیست

شهر،

روبهی برای قلبم است

غصه ای برای روح من ولی

اندرین قنوت، نیست..

دل گرفته ام ولی،

درد من نه از برای خویش،

درد من برای ترک روشنی ست..

اشک من نه از سکوت جان

اشک من برای مرگ سادگی ست...

اول محرم است و غم،

خلوت مسیر بندگی ست...

_________________

 1 محرم 1435

14 آبان 1392