حضـرت موسی علی نبینـا و آله و علیـه السـلام

دنـدان درد گرفـت و به خداونـد شکایت کـرد.

حق تعـالی به او دستـور داد که از فـلان گیاه استفـاده کند ؛

آن حضـرت چنان کـرد و دنـدان مبارکـش خوب شد.

بار دیگر دنـدان مـوسی علیـه السلام درد گـرفت

و همان دوا را به کار بـرد ولی دندانش خـوب نشد!

وی از خـدا دلیل این اتفاق را پرسیـد.


از جانب ذات الهی نـدا آمد :

ای موسـی!

دفعه قبل به امید ما رفتی اما این بار به امیـد گیاه رفتی و از ما غافل بودی…





این اجابت نکردن های خدا چقدر شیرینه اگه ما رو از خواب غفلت بیدار کنه.... غفلت هم شده معضلی که همگی کم یا زیاد گرفتارش هستیم..
هیچکس نمیتونه ادعا کنه این مدل غفلت ها برام پیش نیومده که باعث و اصل هر چیزی رو خدا بدونم...
این غفلت ها چرا بوجود میاد؟
مسلما برای درک کردن عمق و کنه مطالب که خداوند هست، طهارت لازمه...
چون خداوند نامحدوده و ما هر قدر بتونیم با طهارت روح و زدون حجاب ها از درونمون، محدودیت ها رو کم کنیم، غفلتمون کمتره...

یعنی همان که شاعر بهش رسیده: مهربان پروردگارم، با همه ناپیدایی در همه جا پیدایی


پس گام اول طهارته...

اما همین گام اول، چطور و از کجا شروع باید بشه؟؟ کسی مثل من که انقدر از خدا دوره چطور نزدیک بشه؟

این سخن آدمهای نتیجه گراست...
کسی که میگه من همین حالا هم شروع کنم تا ده سال دیگه هم به طهارتی که میخوام نمی رسم، یک آدم نتیجه گراست..
در حالی که ما مکلف به انجام وظیفه ایم..
یعنی تو قصد کن که در مسیر حق حرکت کنی و جلو بری و کسی نمیدونه شاید خدا خواست و یک توفیقی حاصل شد که یک شبه ره صد ساله بری..
مثل اون شبی که حر، حسینی شد...

پس شروعش با تو..
قدم اولش با تو
تصمیمش با تو

بقیه اش با خدا....
بسم الله..



/بابت تاخیر در ارسال مطلب واقعا عذر میخوام...یک مقدار مطالب درهم شد ناچار شدم متن قبلی رو تغییر بدم...ان شاء الله که مفید بوده باشه../