فانوس جزیره

سلام مومن...

شرمنده ی شهدائیم......

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته مومن....


خیلی سخته جواب دادن...

ان شاء الله عمار باشیم برای ولایت...

سلام مومن...

فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و آلها فرمود: هر کس ذره ای از محبت من را داشته باشه، فرزند منه....

عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

سلام مومن....

زیارت قبول...

سال نو شما هم پر خیر و برکت و فاطمی....


احسنت...ان شاء الله عمار باشیم برای ولایت...


عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

سلام مومن...

اطاعت امر...معرفی می کنم ان شاء الله...
فعلا در همین حد بگم که این کتاب از سری کتابهای امام موسی صدر است که در واقع سخنرانی های ایشونه که الان کتاب شده...همه ی کتابها در قطع جیبی هستند اما بسیار پربار....
ما یه زمانی کلش را از نمایشگاه خریدیم و خوندنش خالی از لطف نیست..

اما توضیح کامل تر را یه کم فرصت بدید لطفا ...سیستمم تعطیل شده و فعلا امکانش نیست...

فایل اصلی را هم چشم...
خطبه را هم تایپ کردم...اما ان شاء الله فایلش را می ذارم...

در مورد اون موضوع هم اعلام شد همون موقعی که فرمودید اما نمی دونم به چه دلیل نوشته نشده...ان شاء الله حل میشه

راجع به شهید هم..ان شاء الله...


+کتاب "زهرا فصلی از کتاب رسالت" همونطور که از اسمش پیداست در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها و آلهاست...
در این کتاب ابعاد مختلفی از شخصیت اون بزرگوار مورد بررسی قرار گرفته البته به طور اجمال...چون این کتاب به درخواست یکی از محققین لبنانی که مسیحی هم بوده، نوشته شده..بنام "سلیمان کتانی"
در واقع این بنده خدا، یه کتابی می نویسه راجع به حضرت زهرا و از امام موسی صدر خواهش می کنه که مقدمه ای بنویسه و ضمیمه ی کتابش کنه...امام موسی صدر هم این کتاب را می نویسه و ضمن اینکه مطالب را طوری می نویسه که به وحدت ملت لبنان خدشه ای وارد نشه از طرفی مواضع شیعه را هم کاملا بیان میکنه...بنابراین کتاب، حجمش کمه...عرض کردم که در قطع جیبی است...

در انتهای کتاب، امام موسی صدر اشاره می کنه که حالا که این مقدمه را خوندید کتاب استاد کتانی را هم بخونید که راجع به حضرت زهرا نوشته و خیلی هنرمندانه نوشته شده...



این هم فایل اصلی خطبه فدک

سلام مومن...

الهی آمین...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...

ان شاء الله همه جوره منتظر باشیم....


عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

سلام مومن..
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


این نگرانی خیلی خوبه...و بهتره بگم دغدغه ی خوبیه....

سلام مومن...

این حرفها چیه؟!!نداشتیما....

مستند شهید را خودم ننوشتم...ما فقط اطلاعات جمع می کردیم...
واسه همین یه مستند آماده ازش ندارم...هر چی بگم مطالبیه که ازش یادم مونده...

مثلا اینکه حقوقش را نصف می کرده، نصفش را کتاب و اقلام فرهنگی می خریده برای مردم محل...و فقط از نصفه ی باقیمانده، برای مصارف شخصی استفاده می کرده...
زمانی که جبهه بوده که جبهه بوده..وقتی هم برمیگشته، مدام به کار فرهنگی، می پرداخته...از خطاطی بگیر تا شعر گفتن تا تحلیل وقایع روز و الی آخر...
روز نیمه ی شعبان اون سال، تو جبهه بوده...بچه های محل، به روال گذشته، کارهائی که او میکرده را سر و سامون می دادند...چراغونی کردن محل، ایستگاه صلواتی زدن و اینها...غافل از اینکه همون روز نیمه شعبان، این برادر، تو کردستان به دست کومله ها، شهید میشه...به طرز خیلی بدی...رفقاش هنوز به خاطر دارند که چطور صدای "یا صاحب الزمان" گفتنش تو کوه می پیچیده....



مخلصیم مومن....
علی یارت

سلام مومن...

شما محبت داری اما رزمنده عددی نیست...

این توفیق در درجه ی اول، نصیب رزمنده است مومن...


راجع به اون برادر، یه مطلب دیگه بگم...احتمالا تو سنگر خوندی که ایشون نامه که می نوشته برای خانواده ش، تو برگه های کوچیک می نوشته و همون را هم اختصاص میداده به اینکه از اخلاق اسلامی و تقوا و اینها بگه و در انتها می نوشته که حال ما هم خوبه...همین ...
علتش هم این بوده که عقیده داشته قلم و کاغذ بیت الماله...باید درست مصرف کرد... 

از دست دلاور{لبخند}

عارضم خدمت شما که دغدغه ی یه کاری را که داشته باشی به این معناست که مدام فکرت درگیره روی اون مسئله که یه جوری حلش کنی...به نوبه ی خودت...به عبارتی هر کاری از دستت بر بیاد انجام میدی...اما مثلا غصه که بخوری، غصه است دیگه...یه جور زانوی غم بغل گرفتن صرفه...چه می دونم؟انگار تلاش توش نیست...البته خیلی مواقع تو دغدغه داری، تلاشت را هم کردی اما به نتیجه نرسیدی...اینجا ممکنه اون غصه را بخوری که چرا کار نتیجه نداد اما می دونی که پایه ش دغدغه بوده...ولی وقتی فقط غصه باشه، قشنگ نیست...

حالا ممکنه دارم اشتباه میگم ها..اما همیشه اینطوری میاد تو ذهنم...

قربان امام زمان...


واقعا؟!!
ما هم الان خندیدیم...


حالا میگم "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟"{لبخند}


مخلصیم مومن...

ما فقط درس پس می دیم..همین...


اینها خاطراتیه که ازش تو سنگر نوشتم...
خواهرش، نامه هاش


ان شاء الله..
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

"و لا تحسبن الذین قتلوا..." است دیگه....

یه شهیدی هم بود که چند وقت بعد از شهادتش، دخترش به دنیا میاد...
به علت اینکه همون روز، یکی از اقوام به رحمت خدا میرن، خانم این شهید را بدون همراه، تو بیمارستان، میذارن و همه میرن مراسم...
این بنده خدا هم که از طرفی، شوهرش شهید شده بوده و از طرفی تک و تنها تو بیمارستان بوده، شروع میکنه با شهید درد دل کردن...
که یه دفعه می بینه پرستارها میان و کلی بهش میرسن که بله یه بنده خدائی اومده و سفارش شما را کرده...

بعدها، مشخص میشه که یکی از همرزمان شهید، در عالم مکاشفه، شهید را می بینه که آدرس داده بوده که برو فلان جا، بچه من به دنیا اومده و سفارش کن مراقب خانم من هم باشند...

سلام علیکم و رحمة الله مومن....



سبحان الله....
تنم می لرزید می خوندم.......


علی یارت...

سلام مومن...


کدوم قسمتش؟