سلام علیکم

ولادت امام رئوف، حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله علیه و آله بر همگی مبارک

 

نمی دونم این داستان را تعریف کرده ام یا نه؟

اولین باری که رفتم مشهد، 5 سالم بود...چیز زیادی یادم نیست جز اینکه مادربزرگم منو گرفت بالا و روی دستها رفتم تا ضریح...

گذشت تا ده سال بعد...

ایام فاطمیه بود که مشهد بودم....

خیلی لذت بخش بود...اصلا مشهد برام ترکیبی بود از ایام فاطمیه و زیارت حرم امام رضا...

اما دیگه نشد برم...اون موقع ها یه موسسه ای بود که یه سری مسابقه می ذاشت و بعد برندگان را می برد کربلا...اون زمان، هنوز صدام بر عراق حکومت می کرد و کربلا رفتن، یه آرزو بود برای همه....

یادمه سال اول که بچه ها می خواستند برن، می گفتند ما کربلا را از امام رضا خواستیم...همون موقع تو دفترم نوشتم مشهد را از کی بخواهیم؟

سال بعد صدام سقوط کرد...راه کربلا باز شد....

سال بعد، مشهد بودم که اعلام کردند دانشگاه قبول شدم و دیگه از اون سال، امام رضا، محبت داشته و این بنده گنهکار را هم طلبیده....

الان چند سالیه که شهادت امام رضا میرم مشهد...و انگار شهادت آقا، اونجا نباشی برام عجیبه...

همه اینها را گفتم که بگم امام رضا، اصلا نذاشت مشهد را از کس دیگه ای بخوای...خودش همه چی را ردیف کرد....بیخود نیست که امام جواد فرمود: پدرم را می خواهید صدا بزنید بگید :"السلام علیک یا امام رئوف"

دلم برای تو تنگ است یا امام رئوف

چنان که خواب شبانه مرا حرم ببرد

 

 

 

 


پی نوشت1:

برای سلامتی و فرج امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عاقبت به خیری همه مون صلوات

 

پی نوشت2:

امروز روز هفدهم از ختم صلواته کربلاست...


پی نوشت3:

لابد داستان اون شهید را شنیدید که دلش می خواسته بره زیارت امام رضا و نشده....بعد که شهید میشه جنازه ش را اشتباهی می برن مشهد....ما اشتباهی می بینیم و در اصل، امام طلبیده بودتش....

دارم فکر می کنم "شهید نسیم افغانی" که تک و تنها بود را چه قشنگ برد پیش خودش....

 

پی نوشت4:

دقت کردید روی گنبد حرم امام رضا نوشته "مردم اصفهان"؟(لبخند)