سلام علیکم

عیدتون مبارک
طاعاتتون قبول
پیروزی تیم ملی فوتبالتون قبول...ببخشید مبارک باشه(لبخند)

عرض کنم که انقدر اتفاقات مختلف تلخ و شیرین این چند روز افتاده که نمی دونستم کدوم را مطرح کنم...آخر هم به یک تبریک بسنده کردیم و تمام!!

به همین خاطر لطفا به تصویر زیر خوب نگاه کنید

همونطور که پیداست ایشون ،درخت گیلاس هستند...

یادش به خیر...یکی از جُک هائی که ما زمان بچگی می گفتیم و باهاش غش غش می خندیدیم این بود که به اصفهانیه گفتند اسم سه تا میوه را بگو که آخرش "س" داشته باشه...
گفت: گیلاسِس، آناناسِس، سیبِس(لبخند)

بگذریم...
اگه به تصویر نگاه کنید می بینید که بر خلاف جثه کوچک میوه گیلاس، برگ های اون خیلی بزرگند...
برای همین پیدا کردن میوه گیلاس، لابلای این برگ ها هم سخته و هم شاید آسون...
سختیش که مشخصه..چون باید خیلی بگردی تا پیداش کنی، ولی آسون بودنش بابت اینه که برخی از گیلاس ها، قرمز که نیستند برای همین آسون بودن فقط در مورد گیلاس های قرمز، صدق می کنه...
داشتم به این درخت نگاه می کردم و از خود درخت و برگهاش لذت می بردم....ولی نمی دونستم که درخت چیه؟
صاحبش گفت: این درخت گیلاسه...
خندیدم و گفتم پس کو گیلاسش؟
گفت امسال گیلاس نداده، چون تازه سال اولشه ولی ان شاء الله سال دیگه خیلی گیلاس میده...
یه نگاه کردم به درخت....
دست کشیدم به برگهاش..
انصافا خیلی قشنگند...
یهو دیدم به به ...یه گیلاس قرمز داده...عین قلب، وسطش بود...
خندیدم گفتم اینم ثمره اول...
صاحبش انتظار نداشت و می گفت باید حواسم بهش باشه و ازش حفاظت و حمایت کنم تا سال دیگه میوه بده اما بر خلاف انتظار اون بنده خدا، یه میوه داده اونم چه میوه ای....

به این میگن امید....
هر کس وظیفه خودش را به درستی انجام بده و نتیجه اون را بسپاره دست خدا...خدا خودش درست می کنه...
ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه...


پی نوشت:
بابت تاخیر، صمیمانه عذرخواهی می کنم