وبلاگی گروهی

۸۷ مطلب توسط «صالح» ثبت شده است

دست من گیر که این دست همان است....

 

 
شنیدید که میگن : آن را که عیان است چه حاجت به بیان است

به نظر من حقایقی که عیان هستن نه تنها نیازی به بیان ندارن بلکه اگر بخوای بیانش کنی اون حقیقت رو از عیان بودن خارج میکنی و نهانش میکنی...

 

 

 

این یه اصل هست بزرگواران:

حقایقی که عیان هستن؛ با بیان و شرح و تفصیل به جای اینکه عیان تر بشه.... نهان میشه... 

این صوتی که گذاشتم هم همینه... اگر بخوام شرحش بدم و بیانش کنم... بیشتر نهان میشه... خودتون گوش بدید... خیلی نیست ... همش دو سه دقیقه..

 

ادامه مطلب...
۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۴ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
صالح

چقدر اهل عبور و عبرت هستیم؟

مهدی از بقیه بچه ها اعتدال بیشتری داشت... اون شب خونه سید دعوت بودیم... هنوز نیم ساعتی مونده بود تا افطار... خونه سید یه هال داشت و و یکی از اتاق خواب هاش هم خیلی بزرگ بود... برای خودش هالی بود... خانمها توی اون اتاق خواب نشسته بودن و ما آقایون هم توی هال بودیم...

مهدی قلم خطاطی و دواتش رو از کیفش بیرون آورد و مشغول نوشتن شد... خطاطی رو خیلی دوست داشت... میگفت خطاطی موجب توحد پیدا کردن قوه خیال میشه...

یکی از آقایون وقت اومدنش به خونه سید خیلی توی ترافیک مونده بود... میگفت بعد متوجه شدیم که اون ترافیک به خاطر یه تصادف خیلی جزئی ایجاد شده بود... میگفت فقط چراغ راهنمای ماشین طرف شکسته بود هیچ کدوم از طرفین هم زیر بار نمی رفتن... نه اون که مقصر بود حاضر به پرداخت غرامت میشد نه اون که فقط چراغ راهنمای ماشینش شکسته بود کوتاه می اومد... لذا یه اتوبان بزرگ و پر رفت و آمد رو بسته بودن تا افسر راهنمایی رانندگی بیاد و کروکی بکشه و ...

ادامه مطلب...
۰۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۰۵ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
صالح

جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد

حتما اکثر شما شنیدید این روایت رو که در بحار مجلسی نقل شده: "به کمونم از امام باقر(ع) باشه"


اگر ابوذر میدانست آنچه را که در قلب سلمان است می گفت: خدا قاتل سلمان را رحمت کند...


البته در افضلیت سلمان پارسی نسبت به ابوذر غفاری تردیدی نیست... اما ابوذر هم کم انسانی نبود... تمام زندگی اش و دغدغه اش دین خدا و خاندان عصمت و طهارت بود... بر کسی پوشیده نیست که در دفاع از مولایش علی (ع) چه رنج ها که تحمل نکرد... و روایت از معصومین کم نداریم که در شان و منزلت والای ابوذر بیان شده...


تحلیل شما چیه؟... چرا ابوذر به این عظمت و به این ایمان راسخ اگر باطن سلمان را مشاهده کنه میگه خدا قاتلش رو رحمت کنه...

در برخی نقلها دیدم گفته شده : اگر ابوذر میدانست آنچه که در قلب سلمان میگذرد به خدای سلمان کافر میشد...


شاید بعضی ها بخوان بگن روایت معتبر نیست... اما به نظر من اگه روایت معتبر هم نباشه که هست... چیزی از صحت این جمله کم نمیکنه..چون حقیقتی رو بیان کرده... جمله ای حکیمانه هست... به نظر شما چرا اینجور هست؟...

ادامه مطلب...
۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۰۷ ۵ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
صالح

بیانم قهر کرده

نمیشه...

هر چی میخوام بنویسم نمیتونم...

اگه تعهد به نوشتن نداشتم قطعا امروز نمی نوشتم


چی بنویسم که حق وقتی که پای این مطلب میذارید ادا بشه؟

که مدیون شما نباشم؟ 


برم نهج رو باز کنم و حدیثی از مولامون علی براتون بنویسم

چه چیز بهتر از این؟!؟

ادامه مطلب...
۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۰۳ ۱۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
صالح

نماز: جلوه ای از قیامت نفس

هر مطلبی که امروز خواستم بنویسم تا نیمه رفتم و نتونستم به انتها برسونمش... نمیدونم چرا دلم رضا نمیداد به نوشتنشون...

از حقیقت جمعه نوشتم... نشد

از قیام ولایت نوشتم... نشد

از قیام و قیامت بودن نماز نوشتم ... نشد

 

حرفی در دلم هست که راه بیانش رو پیدا نمیکنه...

انه  لقرآن الکریم... فی کتاب المکنون... لا یمسه الا المطهرون...

اینها آیات 77 تا 79 سوره واقعه بود... اگر معناش رو نمیدونید خودتون رجوع کنید به قرآن...

ادامه مطلب...
۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
صالح

پیچیده ترین جنگ نظام هستی

جبهه حق و جبهه باطلی رو فرض کنید (فعلا فرض کنید اما در ادامه خواهید دید که این جنگ هم اکنون در حال وقوع هست) با هم در حال جنگی خونین هستن این جنگ توسط سربازان و افسران و کارگزارانی در حال وقوع هست اما یک واقعیت شگفتی در این جنگ وجود داره که شما نمونه اش رو در هیچ جنگی در کره زمین ندیدید...

و اون واقعیت اینه: سربازان و افسران و کارگزاران جبهه حق همان سربازان و افسران و کارگزاران جبهه باطل هستن  

خیلی عجیبه نه؟!!!!!!!!!

عجیبه ... اما واقعیت داره...

ادامه مطلب...
۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۰ ۱۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱
صالح